ماهِ قشنگم!
ماهِ قشنگم!
part8
#گندم
به تته پته افتاده بودم
تو همچین موقعیتی فقط میخاستم سکوت کنم
ولی سکوت اینجا کاملا غیر منطقی بود
دلم میگف حرف دلتو بگو و بگو چی تو دلته
ولی مغزم خودشو به کوچه علی چپ میزد و عینه خیالش نبود
دستام عرق کرد و از پیشونیم عرق سرد میبارید
_اع.اع.بَ..... بَلهههه من با اهنگاشون بهترین خاطره ها رو دارم ولی هیچوقت همچین انتظاری نداشتم از نزدیک ببینمتون
+عزیزمممم.خیلی خوشحالم میبنمتون
تو کنسرتای سری بعد منتظر قدمتون هستیم
_لطف دارید. مبینا .. مبینا جون خیلی شوک وارد کردن بم
ببخشید زیاد نمیتونم مفهمومو برسونم
لبخند ریزی زد و زیر زیرکی میخندید
میخاستم خفشون کنم
یهو همه زدن زیر خنده و موقعیت این بود که یهو امید محکم زد به پهلوی محمد و بلند گف رو آب بخندین
دخترمون معذبه
با حرکت چهره بهش رسوندم که سکوت اختیار کنه تا خودم ساکتش نکردم
ادامه دارد
part8
#گندم
به تته پته افتاده بودم
تو همچین موقعیتی فقط میخاستم سکوت کنم
ولی سکوت اینجا کاملا غیر منطقی بود
دلم میگف حرف دلتو بگو و بگو چی تو دلته
ولی مغزم خودشو به کوچه علی چپ میزد و عینه خیالش نبود
دستام عرق کرد و از پیشونیم عرق سرد میبارید
_اع.اع.بَ..... بَلهههه من با اهنگاشون بهترین خاطره ها رو دارم ولی هیچوقت همچین انتظاری نداشتم از نزدیک ببینمتون
+عزیزمممم.خیلی خوشحالم میبنمتون
تو کنسرتای سری بعد منتظر قدمتون هستیم
_لطف دارید. مبینا .. مبینا جون خیلی شوک وارد کردن بم
ببخشید زیاد نمیتونم مفهمومو برسونم
لبخند ریزی زد و زیر زیرکی میخندید
میخاستم خفشون کنم
یهو همه زدن زیر خنده و موقعیت این بود که یهو امید محکم زد به پهلوی محمد و بلند گف رو آب بخندین
دخترمون معذبه
با حرکت چهره بهش رسوندم که سکوت اختیار کنه تا خودم ساکتش نکردم
ادامه دارد
۲.۸k
۲۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.