مافیای من
مافیای من پارت ۸
ویو کوک
با اینکه کشتمش ولی بازم عصبانی بودم رفتم بار همین که رفتم نشستم یه دختر اومد خودشو بهم میچسبوند
با خودم گفتم اگه بخوام امشب ات رو کنم زیرم میمیره
گفتم پس با این دختر خودم رو خالی کنم
بردمش توی اتاق وی آی پی داشتم عملیات رو انجام میدادم که.........
ویو ات
امروز با لینا رفتیم بار که یه پسره اومد تو خیلی شبیه کوک بود
یکم دقت کردم دیدم کوکه با یه دختر رفتن تو اتاق وی آی پی بعد چند دقیقه که لینا رفت برقصه رفتم توی اتاق
با صحنه ای که دیدم انگار یه سطل آب یخ ریختن رو سرم
یه دختره زیر کوک بود مخم هنگ کرد فقطکاری که میتونستم انجام بدم رفتنم بود
بدو بدو از بار اومدم بیرون رفتم توی پارکی که اون نزدیکی بود
روی صندلی نشسته بودم که یه دستمال جلوی دهنم اومد و.
سیاهی مطلق
ادامه دارد.............
چون خیلی کم حمایت میشه دیر به دیر میزارم هزار نفر میخونن ۱۰ نفر لایک میکنن
ـــــــــ
ویو کوک
با اینکه کشتمش ولی بازم عصبانی بودم رفتم بار همین که رفتم نشستم یه دختر اومد خودشو بهم میچسبوند
با خودم گفتم اگه بخوام امشب ات رو کنم زیرم میمیره
گفتم پس با این دختر خودم رو خالی کنم
بردمش توی اتاق وی آی پی داشتم عملیات رو انجام میدادم که.........
ویو ات
امروز با لینا رفتیم بار که یه پسره اومد تو خیلی شبیه کوک بود
یکم دقت کردم دیدم کوکه با یه دختر رفتن تو اتاق وی آی پی بعد چند دقیقه که لینا رفت برقصه رفتم توی اتاق
با صحنه ای که دیدم انگار یه سطل آب یخ ریختن رو سرم
یه دختره زیر کوک بود مخم هنگ کرد فقطکاری که میتونستم انجام بدم رفتنم بود
بدو بدو از بار اومدم بیرون رفتم توی پارکی که اون نزدیکی بود
روی صندلی نشسته بودم که یه دستمال جلوی دهنم اومد و.
سیاهی مطلق
ادامه دارد.............
چون خیلی کم حمایت میشه دیر به دیر میزارم هزار نفر میخونن ۱۰ نفر لایک میکنن
ـــــــــ
۱۳.۰k
۲۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.