Parte10
باکلمه هرزه انگار قلبم به درد اومد ولی من که به این کلمه عادت داشتم پس چرا قبلا اینطوری قلبم به درد نمیومد
اومد جلو گردنمو گرفت
_دستشو رورونمام کشید
+منظورشو فهمیدم البته از قبلم فهمیده بودم با چشمم گریون گفتم توروخدا التماست میکنممم ول کنممممم باررراخررر(باگریه)
_که ولت کنم هاااا ولت کردم که الان اینجاییی نیشخند ولی کاری می کنم که نظرت عوض شع که دیگه ازاین گوه خوریا نکنی
+اومدجلو لباسمو توتنم جرداد منم هعی التماس می کردم که کو گوش شنواااا
الان باتن برهنم روبرو شم ازخجالت و ترس سرمو پایین نگه داشتم
یه نیشخند زدو لباسا ی خودشم دراورد فقط باباکسر جلوم بود که نگام به دیگ ورم کردش افتاد یهوتنم لرزید رومو انورکردم
_این باشع برای بعد فعلا باید یه کار دیگه کنیم نیشخند
+ازروم بلند شد یه نفس راحت کشیدم امااینطور نبود رفت سمت کمدو یه شلاق و ویبراتور اورد چشام چهار تا شد
_ چطور ه قبل شب رمانتیکمون یکم تنمون گرم شه ها
.........
1فرار کردن ازخونه
2به حرفام گوش ندادی
3صررزدن به اموال شرکتم
4وقتمو هدرردادی
5به خاطرتو یه قرار داد که میلیاردها می ارزید وکنسل کردم
6ودراخربارو رفتن و بقیشم که خودت میدونی
+به خدااینطور نیست به زور اون کارو کرد وچون تن لشش افتادبود روم مجبورشدم همرا.....
یهو درد همه جای بدنمو گرقت
_نزاشتم حرفشوبزنه اولین ضربه رو زدم
چطوره برام جبرانش کنی
+ضربه دوم زد
_بشمارررر(باداد)
+آحححححح
_نشنیدی چی گعتم هااا
+3.4.5.6.7.8.9
+59
ش..ص..ت..........
+بلاخره ولم کرد هیچی حس نمیکردم نایه تکون دادنمو نداشتم که اومد جلو روم نشدت لباشو رولبام گداشت حالی برام نمونده بود که بکشمش کنار البته اگرم داشتم جرئتشو نداشتم
_اومممممم نمیدونستم انقدر شیرینی(ااااههه باصدای خمارر میباشد)
+همینطور که داشت لبامو میخورد ویبراتورو روشن کردوداخلم کرد
+درد بهم هجوم اورده بود
د...ر...ش....بیا...رخوا...هش...می..کنم
_هع تازه اولشه
+لبمو ول کرد رسید به گردنم مارکای خیلی درکناکی میذاشت که نتونستم ناله مو نگه وادم
+آخخخخخ
+انگار هورمنی ترشده بود
بعد از 10مین ویبراتورو ازم دراورد که اشکام شدت گرفت
+دوباره سمت لبام هجوم اورد ودستشوبرد سمت پوصینم وپوصینمو میمالید
فهمید که دارم ناله هامو پنهان میکنم که گفت
چرا نفستو گرفتی قراره امشب فقط برام ناله کنی ازگردنم دست کشید اومد رسید به نافم زبونش به نافم میمالید کم کم رسیدبه پایین تنم همنجوری داشت بادستش میمالد که دست برداشت و زبونشو وارد سوراخیم کرد که دیگه نمیتونستم تحمل کنم
+آهههههههه
_نیشخند
+باکسرشو دراوردو واردم کرددد
_نفسم بند اومده بود دیگه بدتر از قبل هیچی حس نمیکردم که شروع کرد صربه زدن نذاشت به سایزش عادت کنمو محکم ضربه میزد
که جیغم در شدمن اولین بارم بود دلم میخواست باکسی که دوسش داشتم این کاراروووو انجام بدم
_انگار باراولش بود وقتی صدای ناله هاش میومد هورمونی ترمیشدم اخه این دخترچی داشت که من دیونش شدم
+بعداز۴۰دقیقه روم کام کردو دیگشودراوردافتادروم هیچ صدایی ازم درنمیومد انگار نفس نمیکشم
تودلم گفتم اخر کار خودشو کرد که دیگه هیچی حس نکردم
اومد جلو گردنمو گرفت
_دستشو رورونمام کشید
+منظورشو فهمیدم البته از قبلم فهمیده بودم با چشمم گریون گفتم توروخدا التماست میکنممم ول کنممممم باررراخررر(باگریه)
_که ولت کنم هاااا ولت کردم که الان اینجاییی نیشخند ولی کاری می کنم که نظرت عوض شع که دیگه ازاین گوه خوریا نکنی
+اومدجلو لباسمو توتنم جرداد منم هعی التماس می کردم که کو گوش شنواااا
الان باتن برهنم روبرو شم ازخجالت و ترس سرمو پایین نگه داشتم
یه نیشخند زدو لباسا ی خودشم دراورد فقط باباکسر جلوم بود که نگام به دیگ ورم کردش افتاد یهوتنم لرزید رومو انورکردم
_این باشع برای بعد فعلا باید یه کار دیگه کنیم نیشخند
+ازروم بلند شد یه نفس راحت کشیدم امااینطور نبود رفت سمت کمدو یه شلاق و ویبراتور اورد چشام چهار تا شد
_ چطور ه قبل شب رمانتیکمون یکم تنمون گرم شه ها
.........
1فرار کردن ازخونه
2به حرفام گوش ندادی
3صررزدن به اموال شرکتم
4وقتمو هدرردادی
5به خاطرتو یه قرار داد که میلیاردها می ارزید وکنسل کردم
6ودراخربارو رفتن و بقیشم که خودت میدونی
+به خدااینطور نیست به زور اون کارو کرد وچون تن لشش افتادبود روم مجبورشدم همرا.....
یهو درد همه جای بدنمو گرقت
_نزاشتم حرفشوبزنه اولین ضربه رو زدم
چطوره برام جبرانش کنی
+ضربه دوم زد
_بشمارررر(باداد)
+آحححححح
_نشنیدی چی گعتم هااا
+3.4.5.6.7.8.9
+59
ش..ص..ت..........
+بلاخره ولم کرد هیچی حس نمیکردم نایه تکون دادنمو نداشتم که اومد جلو روم نشدت لباشو رولبام گداشت حالی برام نمونده بود که بکشمش کنار البته اگرم داشتم جرئتشو نداشتم
_اومممممم نمیدونستم انقدر شیرینی(ااااههه باصدای خمارر میباشد)
+همینطور که داشت لبامو میخورد ویبراتورو روشن کردوداخلم کرد
+درد بهم هجوم اورده بود
د...ر...ش....بیا...رخوا...هش...می..کنم
_هع تازه اولشه
+لبمو ول کرد رسید به گردنم مارکای خیلی درکناکی میذاشت که نتونستم ناله مو نگه وادم
+آخخخخخ
+انگار هورمنی ترشده بود
بعد از 10مین ویبراتورو ازم دراورد که اشکام شدت گرفت
+دوباره سمت لبام هجوم اورد ودستشوبرد سمت پوصینم وپوصینمو میمالید
فهمید که دارم ناله هامو پنهان میکنم که گفت
چرا نفستو گرفتی قراره امشب فقط برام ناله کنی ازگردنم دست کشید اومد رسید به نافم زبونش به نافم میمالید کم کم رسیدبه پایین تنم همنجوری داشت بادستش میمالد که دست برداشت و زبونشو وارد سوراخیم کرد که دیگه نمیتونستم تحمل کنم
+آهههههههه
_نیشخند
+باکسرشو دراوردو واردم کرددد
_نفسم بند اومده بود دیگه بدتر از قبل هیچی حس نمیکردم که شروع کرد صربه زدن نذاشت به سایزش عادت کنمو محکم ضربه میزد
که جیغم در شدمن اولین بارم بود دلم میخواست باکسی که دوسش داشتم این کاراروووو انجام بدم
_انگار باراولش بود وقتی صدای ناله هاش میومد هورمونی ترمیشدم اخه این دخترچی داشت که من دیونش شدم
+بعداز۴۰دقیقه روم کام کردو دیگشودراوردافتادروم هیچ صدایی ازم درنمیومد انگار نفس نمیکشم
تودلم گفتم اخر کار خودشو کرد که دیگه هیچی حس نکردم
۴.۰k
۱۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.