مطمئنی باید می کشتیمش؟۷
مطمئنی باید می کشتیمش؟۷
+اون موقع هیچکی بجز تو از اون موقعیت نجاتم نداد
-....
-میای بریم باشگاه تیر اندازی؟
+بریم شاید یکم آروم شم
(هم اکنون در باشگاه)
+چقدر دوست دارم یه اسلحه واقعی داشته باشم
-اگه می خوای برات بخرم
+از کجا؟
- از یجا دیگه
+پس برام بخر
-راستشو بگو می خوای باهاش کیو بکشی؟
+هیچکی.))
-....
+منو ببر خونه سرم درد می کنه
-باشه
(در راه خونه هیچ گفت گویی صورت نگرفت)
(رسیدن)
-مواظب خودت باش
+باشه
(یونا می ره عکسای قدیمی رو که با جهیون گرفته رو نگاه می کنه)
خب عکسا تموم شدن بلاخره از اونجایی که حوصله ام سر رفته می رم دفتر چه خاطراتمو بخونم
چرا باید یه GPS تو کت من باشه؟
همون روزی که با وزیر رفته بودم کافه
و بهتره بگم روز آشنایم با جهیون
مشکوک نیس؟
نکنه جهیون گزاشته بوده؟
چون اون روز سعی می کرد بهم نزدیک بشه
اصلا اون برای چی باید تو لباس من GPS بزاره؟
به چه دردش می خوره؟
ولش بابا دیوونه شدم
خیلی خوشحالم وزیر مرد
و اگرنه الان باید پیش وزیر بودم
(اسلاید دوم باشگاه تیر اندازی)
+اون موقع هیچکی بجز تو از اون موقعیت نجاتم نداد
-....
-میای بریم باشگاه تیر اندازی؟
+بریم شاید یکم آروم شم
(هم اکنون در باشگاه)
+چقدر دوست دارم یه اسلحه واقعی داشته باشم
-اگه می خوای برات بخرم
+از کجا؟
- از یجا دیگه
+پس برام بخر
-راستشو بگو می خوای باهاش کیو بکشی؟
+هیچکی.))
-....
+منو ببر خونه سرم درد می کنه
-باشه
(در راه خونه هیچ گفت گویی صورت نگرفت)
(رسیدن)
-مواظب خودت باش
+باشه
(یونا می ره عکسای قدیمی رو که با جهیون گرفته رو نگاه می کنه)
خب عکسا تموم شدن بلاخره از اونجایی که حوصله ام سر رفته می رم دفتر چه خاطراتمو بخونم
چرا باید یه GPS تو کت من باشه؟
همون روزی که با وزیر رفته بودم کافه
و بهتره بگم روز آشنایم با جهیون
مشکوک نیس؟
نکنه جهیون گزاشته بوده؟
چون اون روز سعی می کرد بهم نزدیک بشه
اصلا اون برای چی باید تو لباس من GPS بزاره؟
به چه دردش می خوره؟
ولش بابا دیوونه شدم
خیلی خوشحالم وزیر مرد
و اگرنه الان باید پیش وزیر بودم
(اسلاید دوم باشگاه تیر اندازی)
۲.۹k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.