💙💚 𝓈𝑒𝓋𝑒𝓃 𝒶𝓃𝑔𝑒𝓁𝓈 💚💙

💙💚 𝓈𝑒𝓋𝑒𝓃 𝒶𝓃𝑔𝑒𝓁𝓈 💚💙
part 4
.
.
.

✨خب این گشادا سیر شدن داشتم میگفتم ✨
بورام جیمین ما نمیتونیم پیشتون بمونیم
جیمین نمیشه وقتی رازمون رو فهمیدین ما هم دیگه نمی‌تونیم رهاتون کنیم
کوکی بله بدبختانه شما عضوی از خانواده ی ما شدین
تهیونگ ولی اگه مادر بفهمه....
نامی نمی‌دونم....واقعا دیگه کم آوردم
یونگی اونا نباید مثل ما بشن!
مارینا م.نظورتون چیه؟
جیهوپ ما هممون مثل شما بچه های عادی بودیم ولی ما تو این جنگل گم شدیم
جین اون خانم از ما مراقبت کرد ولی در عوضش....
جیمین اون مارو تبدیل به پری هایی کرد که تا افسونشون باطل نشه نمیتونن از این جنگل فرار کنن!
بورام یعنی ما هم مثل شما میشیم؟
یونگی آره...
بورام اون کجاست کی میاد؟
جیهوپ دقیقا یه هفته ی دیگه
مارینا ما چجوری میتونیم کمکتون کنیم؟
جین فعلا بهتر نیست استراحت کنیم؟
کوکی آره هی دختره ی زخمی میتونی راه بری؟
بورام فک کنم(اومد پایین و درد شدیدی توی پاش احساس کرد.......که همون منجر به افتادنش شد)
بورام آیی...آخ پامممم
کوکی بیا روی کولم من میبرمت اتاق
جیمین لازم نکرده خودم میبرمش
کوکی باشه بابا نخوردمش
تهیونگ ما فقط هفت تا اتاق داریم و پسرا دوتاتون باید موافقت کنیم اونا باهاتون بخوابن
مارینا هرکی خودش انتخاب کنه
بورام من آممممم با جیمین راحت ترم
جیمین خنده و خجالت
کوکی من میرم دشویی
مارینا هوی الدنگ من اتاق تو می‌خوابم
کوکی چیییییییی
همینه که هست
جیمین بورام بیا رو کولم
بورام سنگین نیستم؟
جیمین تو اندازه ی پر کاه سبکی

تا قسمت بعدی گود بای✨✨✨✨