⁸
⁸
+عوضی به من سیلی میزنه
از دستشویی امدم بیرون به سمت کلاس رفتم روی میزم نشستمو سرمو رو میز گذاشتم
(زنگ اخر)
کیفمو و وسایلمو جمع کردنمو به سمت خونه حرکت کردم که به ماشین با تندی از جلویی من رد شد و تمام اب های چاله ریخت روم
+گاووووووووو مگخخخخهههههههه کورییییییی خیصصصصصص شدم
با اعصبانیت به سمت خونه رفتمو درو باز کردم محکم درو بستم که ستون خونه لرزید کیفمو همینجوری پرت کردم معلوم نبود کجا رفت سری با دو رفتم حموم لباسمو در اوردم رفتم زیر دون
بعد چند مین امدم بیرون لباسمو پوشیدم روی تختم نشستم که گوشیم پیام امد
(مکالمه بین ا.ت و بونا)
×سلام ا.ت خوبی
+سلام ممنون تو خوبی
×میگم یادت که هس امروز میریم باز دیکه اره
+اوهوم ولی نمیتونم بیام
×ببند باو باید بیایی
+چی بپوشم اخه
×نگران نباش خودم برات لباس میارم
+باش بای
_______
روی تخت دراز کشیدم به اتفاقات امروز فکر کردم
+عیش اگه اینجا بود خفش میکردم( اولن گگگگ میقولی دومن خودتو خفه کن)
از جام پاشدم به سمت پایین رفتم
+هوفف حوصلم
رفتم تو اشپز خونه در یخچالو باز کردم از توس لواشک پاستیل برداشتم روی میز نشستم شروع کردم به خوردن که صدایی در امد
+چرا باید وقتی یچیزی میخورم سر کله یکی پیدا شه
درو باز کردم که یونا رو با کلی لباس تو دستش دیدم
+یا خدا
×های
+های( مات شده)
×گمشو اون ور بیام تو عیش
×اتاقت کجاست
+بیا باهام
به سمت اتاقت رفتین
×واو خوشگله
لباس هارو رو تخت انداخت
+اینا چیه
×لباس دیگه
+عوضی به من سیلی میزنه
از دستشویی امدم بیرون به سمت کلاس رفتم روی میزم نشستمو سرمو رو میز گذاشتم
(زنگ اخر)
کیفمو و وسایلمو جمع کردنمو به سمت خونه حرکت کردم که به ماشین با تندی از جلویی من رد شد و تمام اب های چاله ریخت روم
+گاووووووووو مگخخخخهههههههه کورییییییی خیصصصصصص شدم
با اعصبانیت به سمت خونه رفتمو درو باز کردم محکم درو بستم که ستون خونه لرزید کیفمو همینجوری پرت کردم معلوم نبود کجا رفت سری با دو رفتم حموم لباسمو در اوردم رفتم زیر دون
بعد چند مین امدم بیرون لباسمو پوشیدم روی تختم نشستم که گوشیم پیام امد
(مکالمه بین ا.ت و بونا)
×سلام ا.ت خوبی
+سلام ممنون تو خوبی
×میگم یادت که هس امروز میریم باز دیکه اره
+اوهوم ولی نمیتونم بیام
×ببند باو باید بیایی
+چی بپوشم اخه
×نگران نباش خودم برات لباس میارم
+باش بای
_______
روی تخت دراز کشیدم به اتفاقات امروز فکر کردم
+عیش اگه اینجا بود خفش میکردم( اولن گگگگ میقولی دومن خودتو خفه کن)
از جام پاشدم به سمت پایین رفتم
+هوفف حوصلم
رفتم تو اشپز خونه در یخچالو باز کردم از توس لواشک پاستیل برداشتم روی میز نشستم شروع کردم به خوردن که صدایی در امد
+چرا باید وقتی یچیزی میخورم سر کله یکی پیدا شه
درو باز کردم که یونا رو با کلی لباس تو دستش دیدم
+یا خدا
×های
+های( مات شده)
×گمشو اون ور بیام تو عیش
×اتاقت کجاست
+بیا باهام
به سمت اتاقت رفتین
×واو خوشگله
لباس هارو رو تخت انداخت
+اینا چیه
×لباس دیگه
۷۹.۹k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.