After dark p.t8
بعد از تاریکی پارت ۸
علامتا تو پارت ۲*
ساعت ۷ و نیم صبح*
ا.ت:
داستان قراره تاریک تر بشه..بعد از هر تاریکی ای روشنی ای هم وجود داره..اما از نظر من...بستگی داره چقد تاریک باشه
من یک گرگینه ام اما کسی فکر کرده که شغلم چیه؟ هیچکس نمیتونه فکر کنه یه دختر ۱۵ ساله یک مافیا باشه که از همه مافیا ها قدرتمند تره..هیچکس نمیدونه من مافیام جز پدر و مادرم چون لیسا و جیمین هم میترسن..خب همه گرگینه ها باند مافیا دارن با لقب خاص خودشون..رییس باند مافیای devil cat(گربه ی شیطان) هستم و همه دنبال اینن که رییس این باند کیه..
پ.ت:ا.تتتتتتتتتتتتتتتت داد*
-هاااااااا
+چخبره
پ.ت: با جونگکوک بیا سر سفره صبحانههههه داد*
-باشهههههههه..جونگکوک پاشوووو
+ده بار دیگه هم میگم کوککک صداممم کننن
-باشهههههه
سر سفره صبحانه*
پ.ک:سهام شرکت ما همینطوری داره کاهش پیدا میکنه
پ.ت: مگه کسی اومده جای شما؟ (خانواده کوک قوی ترین مافیا بودن اما ا.ت اومد و قوی ترین شد)
پ.ک:دویل کت..
پ.ت:خب
پ.ک:سهامش همینطوری داره افزایش پیدا میکنه
پدر ا.ت یک نگاه افتخار امیز به ا.ت میکنه*
پ.ت:اوم
پ.ک:شما هنوز نگفتین باند مافیاتون کیه پارک
پ.ت:از اونجایی که از بچگی باهم بزرگ شدیم
ا.ت:میخای بگی؟
پ.ت:خب ادمای قابل اعتمادی هستن
ا.ت:شناختی که ازشون داریم قابل اعتماد هست..اما من حتی به توعم اعتماد ندارم آپا
پ.ت:اینو همه میدونن که تو حتی به خودتم اعتماد نداری
ا.ت:اوم..اما میخوام این لطف رو به خاندان جئون بدم..اما هیچکس نباید از این موضوع با خبر بشه..آپا شروع کن
پ.ت:ا.ت رییس باند مافیای دویل کت هست
همه سکوت کردن و با نگاه های متعجب به ا.ت نگاه میکردن
پ.ک:یک دختر ۱۵ سا...
ا.ت:سن یه عدده..بستگی به شجاعت اخلاق و رفتار داره و من میتونم سهامم رو از این هم افزایش بدم
م.ک:واقعا خوشحالم که یه همچین دختری باعث افتخار خانوادش میشه
+یعنی تو واقعا از من ۱۰ سال کوچیکتری و این طوری پیشرفت کردی
-گفتم بستگی به طور تربیت داره البته بهتون بر نخوره من از بچگی همینطوری وحشی بودم
+اصن پشمام ریخته
@جیمین ینی منو تو
#از این موضوع خبر نداشتیم؟؟
@ینی من از تو خبر میگرفتم که کیو بکشم؟؟
#چیییی.تو قاتل دویل کتییی؟؟؟
-وادافاک هیچکس خبر نداره ینی من فقط از همچی میدونم؟؟
#ینی من مواد هارو از دستور تو میگرفتم؟؟
@وادافککک چرا از هیچی خبر نداریمممممم
-صبحانه بخورید هوففف
پ.ت:عاا بچه ها قراره خانواده جئون تا یک ماه پیش ما بمونن چون یک مسائل کاری پیش اومده با ا.ت و کوک هم کار داریم البته فردا
-من ازدواج برای قوی تر شدن باند نمیکنم
م.ت:تو غلط کردی همچین فکری کردی عمرا تورو شوهر بدم
-هقق میسیییی
@واقعا دوست داری ترشیده بشی
-بهتر از اینه که همش عن خوریشو بکنم
@ودف
#برین تو اتاقاتون بمیرین
شب*
Finish
_____________________________________________________
عکس لباسشو که برای صبحانه عوض کرده میذارم
علامتا تو پارت ۲*
ساعت ۷ و نیم صبح*
ا.ت:
داستان قراره تاریک تر بشه..بعد از هر تاریکی ای روشنی ای هم وجود داره..اما از نظر من...بستگی داره چقد تاریک باشه
من یک گرگینه ام اما کسی فکر کرده که شغلم چیه؟ هیچکس نمیتونه فکر کنه یه دختر ۱۵ ساله یک مافیا باشه که از همه مافیا ها قدرتمند تره..هیچکس نمیدونه من مافیام جز پدر و مادرم چون لیسا و جیمین هم میترسن..خب همه گرگینه ها باند مافیا دارن با لقب خاص خودشون..رییس باند مافیای devil cat(گربه ی شیطان) هستم و همه دنبال اینن که رییس این باند کیه..
پ.ت:ا.تتتتتتتتتتتتتتتت داد*
-هاااااااا
+چخبره
پ.ت: با جونگکوک بیا سر سفره صبحانههههه داد*
-باشهههههههه..جونگکوک پاشوووو
+ده بار دیگه هم میگم کوککک صداممم کننن
-باشهههههه
سر سفره صبحانه*
پ.ک:سهام شرکت ما همینطوری داره کاهش پیدا میکنه
پ.ت: مگه کسی اومده جای شما؟ (خانواده کوک قوی ترین مافیا بودن اما ا.ت اومد و قوی ترین شد)
پ.ک:دویل کت..
پ.ت:خب
پ.ک:سهامش همینطوری داره افزایش پیدا میکنه
پدر ا.ت یک نگاه افتخار امیز به ا.ت میکنه*
پ.ت:اوم
پ.ک:شما هنوز نگفتین باند مافیاتون کیه پارک
پ.ت:از اونجایی که از بچگی باهم بزرگ شدیم
ا.ت:میخای بگی؟
پ.ت:خب ادمای قابل اعتمادی هستن
ا.ت:شناختی که ازشون داریم قابل اعتماد هست..اما من حتی به توعم اعتماد ندارم آپا
پ.ت:اینو همه میدونن که تو حتی به خودتم اعتماد نداری
ا.ت:اوم..اما میخوام این لطف رو به خاندان جئون بدم..اما هیچکس نباید از این موضوع با خبر بشه..آپا شروع کن
پ.ت:ا.ت رییس باند مافیای دویل کت هست
همه سکوت کردن و با نگاه های متعجب به ا.ت نگاه میکردن
پ.ک:یک دختر ۱۵ سا...
ا.ت:سن یه عدده..بستگی به شجاعت اخلاق و رفتار داره و من میتونم سهامم رو از این هم افزایش بدم
م.ک:واقعا خوشحالم که یه همچین دختری باعث افتخار خانوادش میشه
+یعنی تو واقعا از من ۱۰ سال کوچیکتری و این طوری پیشرفت کردی
-گفتم بستگی به طور تربیت داره البته بهتون بر نخوره من از بچگی همینطوری وحشی بودم
+اصن پشمام ریخته
@جیمین ینی منو تو
#از این موضوع خبر نداشتیم؟؟
@ینی من از تو خبر میگرفتم که کیو بکشم؟؟
#چیییی.تو قاتل دویل کتییی؟؟؟
-وادافاک هیچکس خبر نداره ینی من فقط از همچی میدونم؟؟
#ینی من مواد هارو از دستور تو میگرفتم؟؟
@وادافککک چرا از هیچی خبر نداریمممممم
-صبحانه بخورید هوففف
پ.ت:عاا بچه ها قراره خانواده جئون تا یک ماه پیش ما بمونن چون یک مسائل کاری پیش اومده با ا.ت و کوک هم کار داریم البته فردا
-من ازدواج برای قوی تر شدن باند نمیکنم
م.ت:تو غلط کردی همچین فکری کردی عمرا تورو شوهر بدم
-هقق میسیییی
@واقعا دوست داری ترشیده بشی
-بهتر از اینه که همش عن خوریشو بکنم
@ودف
#برین تو اتاقاتون بمیرین
شب*
Finish
_____________________________________________________
عکس لباسشو که برای صبحانه عوض کرده میذارم
۴.۷k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.