رمان
#رمان
#عاشقانه
-رمانحوریهیسید
#پارت_پایانی
من میدونستم محمد بر نمیگرده..
از بیمارستان خارج نشدم
میدونستم اگر پامو بزارم بیرون دیگه نمیزارن برگردم محمدمو ببینم
زنگ زدم مادرم
و بهش گفتم محمد حالش بده
و براش دعا کنه ..
مامانم هق هق گریه می کرد
آرومش کردم و گفتم خوب می شه ان شاءالله
دعا کن مامان ..
رفتم نماز خونه بیمارستان
فکر کردم اگر برگرده که زندگی برای خودش
سخت میشه
کلی کار درمانی و.. باید بره
محمد چند روزه که بیهوشه ..
دعا کردم شهید شه
شهید ..
اون لایقش بود
برای مسلموونایی که بی دفاع بودن
واقعا بی دفاع بودن
از کمترین حق مسلمونی که غسل و کفن بود
محروم بودن دفاع کرد
حالا هم جونشو خدا ازش میگیره
چون عاشقش شده
خدا قول داده عاشق هرکی بشه
شهیدش کنه
محمد اگر بمیره برای خدا مرده ..
خوشحالم از اینکه اگر شهید بشه
میشه یه شهیدی که حتی سهمیه هم نداره
برای آخرین بار رفتم پشت شیشه
نگاهش کردم
به کم راضی نشدم
گفتم میخوام برم دستاشو بگیرم
چون باردار بودم و ماه های آخرم بود
باهام راه میومدن
رفتم کنارش
دستاشو گرفتم ..
فشار دادم
گفتم یادته محمد
روز اول دستامو فشار دادی گفتی
نترس، گریه نکن..
حالا حرفی نمیزنی؟
سینه ی تو که کرونا درگیرش کرده
سینه ای بود که واسه حسینع خرجش کردی
همین الان امام حسین رو قسم میدم به دادت برسه
صدای بوق دستگاه نوار قلب در اومد
نشستم سر صندلی ای که گوشه ی اتاق بود
و لبخندی زدم
محمد دلت آروم نگرفت
من باید میومدم تا میرفتی؟
چرا آنقدر تنت رو زجر دادی بخاطرم؟
محمد خیلی دوستت دارم
به اندازه عشق بین علیع و فاطمهس دوست دارم
آنقدر زیاد ..
محمدم شهادتت مبارک💔..
#بهقلم_هانیهباوی🌾🌸
⭕️#کپیباذکرمنبعونویسندهمجازمیباشد
#عاشقانه
-رمانحوریهیسید
#پارت_پایانی
من میدونستم محمد بر نمیگرده..
از بیمارستان خارج نشدم
میدونستم اگر پامو بزارم بیرون دیگه نمیزارن برگردم محمدمو ببینم
زنگ زدم مادرم
و بهش گفتم محمد حالش بده
و براش دعا کنه ..
مامانم هق هق گریه می کرد
آرومش کردم و گفتم خوب می شه ان شاءالله
دعا کن مامان ..
رفتم نماز خونه بیمارستان
فکر کردم اگر برگرده که زندگی برای خودش
سخت میشه
کلی کار درمانی و.. باید بره
محمد چند روزه که بیهوشه ..
دعا کردم شهید شه
شهید ..
اون لایقش بود
برای مسلموونایی که بی دفاع بودن
واقعا بی دفاع بودن
از کمترین حق مسلمونی که غسل و کفن بود
محروم بودن دفاع کرد
حالا هم جونشو خدا ازش میگیره
چون عاشقش شده
خدا قول داده عاشق هرکی بشه
شهیدش کنه
محمد اگر بمیره برای خدا مرده ..
خوشحالم از اینکه اگر شهید بشه
میشه یه شهیدی که حتی سهمیه هم نداره
برای آخرین بار رفتم پشت شیشه
نگاهش کردم
به کم راضی نشدم
گفتم میخوام برم دستاشو بگیرم
چون باردار بودم و ماه های آخرم بود
باهام راه میومدن
رفتم کنارش
دستاشو گرفتم ..
فشار دادم
گفتم یادته محمد
روز اول دستامو فشار دادی گفتی
نترس، گریه نکن..
حالا حرفی نمیزنی؟
سینه ی تو که کرونا درگیرش کرده
سینه ای بود که واسه حسینع خرجش کردی
همین الان امام حسین رو قسم میدم به دادت برسه
صدای بوق دستگاه نوار قلب در اومد
نشستم سر صندلی ای که گوشه ی اتاق بود
و لبخندی زدم
محمد دلت آروم نگرفت
من باید میومدم تا میرفتی؟
چرا آنقدر تنت رو زجر دادی بخاطرم؟
محمد خیلی دوستت دارم
به اندازه عشق بین علیع و فاطمهس دوست دارم
آنقدر زیاد ..
محمدم شهادتت مبارک💔..
#بهقلم_هانیهباوی🌾🌸
⭕️#کپیباذکرمنبعونویسندهمجازمیباشد
۳.۷k
۱۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.