دارم سعی میکنم قسر در برم. مثل همه وقت هایی که تو محاصره
دارم سعی میکنم قسر در برم. مثل همه وقت هایی که تو محاصره غم و رنج ها بودم و یه راه فرار پیدا میکردم. باید از این مخمصه ای که توش هستم فرار کنم. باید خود امیدوار و صبورمو پیدا کنم تا منو از این باتلاق غم نجات بده. باید لبخند بزنم و با قلبی پر از ایمان و یقین به خودم بگم میگذره. حتا اگه قراره یه تیکه از خودم رو مثل همیشه جا بذارم. حتا اگه قراره با دست و پای شکسته بدوم.
۵.۳k
۲۸ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.