🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
#خان_زاده
#پارت314
#جلد_دوم
_ متاسفم فقط تونستیم بچه رو نجات بدیم مرگ مغزی ثبت شده بهتره به خانوادش خبر بدین تا بیان شاید بخوان اعضای بدنش و اهدا کنن..
حالا که فهمیده بودم آیلین سالمه تمام گذشته و خاطراتمون تمام کارهایی که توی این مدت کیمیا باهام کرده بود جلوی روم یکی به یکی رد می شدن
من درسته ازش متنفر بودم اما
این تقدیر و سرنوشت من براش نمیخواستم
شاهین کنار دیوار روی زمین نشست و سرش را با دست داشت گرفت کنارش نشستم نمیدونستم برای آروم کردنش چی باید بگم چه کاری باید انجام بدم!
فقط تونستم کنارش بشینم و اون به من تکیه بده همین و بس..
نخ حرفی میتونستم بزنم نه کاری می تونستم انجام بدم فقط همین کنارش بودن از دستم بر میومد..
وقتی که کمی گذشت و آیلین او از اتاق عمل بیرون آوردن از جام بلند شدم و سراسیمه به سمتش رفتم بیهوش بود اما همین که نفس میکشید یک دنیا برای من زندگی به ارمغان آورده بود
آیلین که به سمت آی سی یو بردن پرستار با یه تخت کوچیک شیشه ای بیرون اومد
یک ماه زودتر به دنیا آمده بود اما بچه کاملاً طبیعی بود.
توی دستگاه میموند اما هیچ مشکلی نداشت و کاملا سالم بود.
با نگاه کردن بهش انگار که به آیلین نگاه می کردم این پسر کپی مادرش بود...
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
#خان_زاده
#پارت314
#جلد_دوم
_ متاسفم فقط تونستیم بچه رو نجات بدیم مرگ مغزی ثبت شده بهتره به خانوادش خبر بدین تا بیان شاید بخوان اعضای بدنش و اهدا کنن..
حالا که فهمیده بودم آیلین سالمه تمام گذشته و خاطراتمون تمام کارهایی که توی این مدت کیمیا باهام کرده بود جلوی روم یکی به یکی رد می شدن
من درسته ازش متنفر بودم اما
این تقدیر و سرنوشت من براش نمیخواستم
شاهین کنار دیوار روی زمین نشست و سرش را با دست داشت گرفت کنارش نشستم نمیدونستم برای آروم کردنش چی باید بگم چه کاری باید انجام بدم!
فقط تونستم کنارش بشینم و اون به من تکیه بده همین و بس..
نخ حرفی میتونستم بزنم نه کاری می تونستم انجام بدم فقط همین کنارش بودن از دستم بر میومد..
وقتی که کمی گذشت و آیلین او از اتاق عمل بیرون آوردن از جام بلند شدم و سراسیمه به سمتش رفتم بیهوش بود اما همین که نفس میکشید یک دنیا برای من زندگی به ارمغان آورده بود
آیلین که به سمت آی سی یو بردن پرستار با یه تخت کوچیک شیشه ای بیرون اومد
یک ماه زودتر به دنیا آمده بود اما بچه کاملاً طبیعی بود.
توی دستگاه میموند اما هیچ مشکلی نداشت و کاملا سالم بود.
با نگاه کردن بهش انگار که به آیلین نگاه می کردم این پسر کپی مادرش بود...
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
۱۱.۹k
۰۴ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.