سخت جان
سخت جان
همان دختریست که گیسوانِ بلندی دارد,
ولی مجبور میشود که پسرانه کوتاهش کند,
همان که انواع و اقسامِ رنگهای رژلبش,
تمامِ دکورِ میزِ آرایشش را پر کرده,
ولی مجبور است که از ملایم ترینشان استفاده کند,
سخت جان,
آن دختریست که خودش را زیر تمام احساساتِ ظریفش پنهان میکند,
که سرد و محکم نشان داده شود,
تا بیدی نباشد که به هر بادی بلرزد,
که مبادا قطره یِ اشکش را کسی ببیند.
تا پچ پچ کنان و درگوشی بگویند:
ضعیفه ست دیگر,,,ضعیف است.....
سخت جان دختریست که آخرِ شبهایش را زیرِ پتو گریه هایِ بی صدا سر میدهد و صدایِ نفسهایش آرام بخشِ همه یِ روحِ لطیفَش است...
همان کسی که با وجودِ هزاران بی انصافی,
یاد میگیرد دست رویِ زانوهایش بگیرد و مردانه بلند شود,,,
سخت جان,
همان دخترِ خوبِ خانه است,
خواهرِ مهربان,
همسرِ سخت گوش,
بهترین مادرِ دنیا....
که قبل از خوابهایش همه یِ ناملایمات از جلویِ چشمانش رد میشوند, ولی دَم نمیزند...
سخت جان, دختری ست از جنسِ بلور و کفشهای آهنین,
که یاد گرفته همیشه محکم بایستد تا کسی تکانش ندهد....
حتی اگر بلد نیست....
حتی اگر شدنی نباشد...
حتی اگر.....
ادایَش را در بیاورد....
سخت جان....
همان دخترِ گیسو بلندِ شاد بمان...
سرتاسرِ خیابان را با صدایِ هق هق ات بریز کفِ آسفالت....
و صدای خنده هایت گوشِ همه یِ کسانی که روزی تو را ضعیفه خواندند...کَر کند....
کسانی که با قضاوتِ بی جایشان روحت را آزردند و روحت را خمیده کردند....
تو اما همان دخترِ خوب خانه باقی بمان...
#فرگل_مشتاقی #متن_زیبا #حرف_حساب #دلنوشته
همان دختریست که گیسوانِ بلندی دارد,
ولی مجبور میشود که پسرانه کوتاهش کند,
همان که انواع و اقسامِ رنگهای رژلبش,
تمامِ دکورِ میزِ آرایشش را پر کرده,
ولی مجبور است که از ملایم ترینشان استفاده کند,
سخت جان,
آن دختریست که خودش را زیر تمام احساساتِ ظریفش پنهان میکند,
که سرد و محکم نشان داده شود,
تا بیدی نباشد که به هر بادی بلرزد,
که مبادا قطره یِ اشکش را کسی ببیند.
تا پچ پچ کنان و درگوشی بگویند:
ضعیفه ست دیگر,,,ضعیف است.....
سخت جان دختریست که آخرِ شبهایش را زیرِ پتو گریه هایِ بی صدا سر میدهد و صدایِ نفسهایش آرام بخشِ همه یِ روحِ لطیفَش است...
همان کسی که با وجودِ هزاران بی انصافی,
یاد میگیرد دست رویِ زانوهایش بگیرد و مردانه بلند شود,,,
سخت جان,
همان دخترِ خوبِ خانه است,
خواهرِ مهربان,
همسرِ سخت گوش,
بهترین مادرِ دنیا....
که قبل از خوابهایش همه یِ ناملایمات از جلویِ چشمانش رد میشوند, ولی دَم نمیزند...
سخت جان, دختری ست از جنسِ بلور و کفشهای آهنین,
که یاد گرفته همیشه محکم بایستد تا کسی تکانش ندهد....
حتی اگر بلد نیست....
حتی اگر شدنی نباشد...
حتی اگر.....
ادایَش را در بیاورد....
سخت جان....
همان دخترِ گیسو بلندِ شاد بمان...
سرتاسرِ خیابان را با صدایِ هق هق ات بریز کفِ آسفالت....
و صدای خنده هایت گوشِ همه یِ کسانی که روزی تو را ضعیفه خواندند...کَر کند....
کسانی که با قضاوتِ بی جایشان روحت را آزردند و روحت را خمیده کردند....
تو اما همان دخترِ خوب خانه باقی بمان...
#فرگل_مشتاقی #متن_زیبا #حرف_حساب #دلنوشته
۳.۶k
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.