پارت اول قسمت دوم
پارت اول_قسمت دوم
ببخشید بچه ها پارتاش طولانی براهمین مجبورم تو دو پارت بزارم #عشقی_از_جنس_تو
name : love of your sex
couple :ویکوک
AP :روز های زوج
♡◎@vkook.taekook ◎♡
کانال سروش هستش
نویسندشم :مهتاب خانوم
.....................................................................................................
وی : الان مشکلت چیه ؟ اینکه بدون اجازه رفتم کلاپ ؟ یا صدام رو بلند کردم ؟
نامجون : با هر دوش
وی : میدونی نامجون من دیگه نه حوصله تو رو دارم نه این بچه رو
نامجون : نداشته باش این مشکل خودته
وی : باشه مشکلم رو حل میکنم ... از اینجا میرم راحت شید
نامجون : چی دباره میخوای بری بیرون ........
وی : نه دارم از آمریکا میرم من از گروه شما میکشم بیرون.....
*وی : با حرص از اتاق بیرون اومدم و به سمت پارکینگ رفتم نزدیک ماشینم بودم که یه کسی از پشت بغلم کرد ..نفس نفس میزد و محکم خودش رو چسبونده....احساس کردم یکم آروم شدم ولی وقتی برگشتم و دیدم که اون کوکی بد تر اعصبانی شدم ....و داد زدم
وی : از جونت سیر شدی پسره احمق چطور جرات میکنی به من نزدیک بشی
کوکی : ا...آروم باش تیهونگ لطفا نرو تو الان اعصبانی هستی نمیدونی داری میکنی.
وی : اره اعصبانی ام بخاطر اینکه تو اینجایی تو میفهمی که ازت بدم میاد
کوکی : تیهونگ ...
وی : اسم منو نیار حالا هم ولم کن برم حوصله تو ندارم
کوکی : من فقط بخاطر این اومدم اتاقت چون شب تو رستوران با جیمین دعوام شد و نمی تونستم باهاش یه جا بخوابم
*وی : با شنیدن این حرف خیلی بد تر شد چون من فکر کردم که جیمین .......
کوکی : تیهونگ حالت خوبه ؟
وی: پس اون هم بخاطر این بود
کوکی : چی داری میگی ؟
وی : لطفا بزار تنها باشم
(داد میزنه )
بزار برم .........
*کوکی : داد زد و بعد از یکم اشکاش جاری شد
چه با غم گریه میکرد نمی تونستم تحمل کنم رفتم جلو تا بغلش کنم که حلم داد و من خوردم زمین .....سوار ماشینش شد و با سرعت خیلی زیاد از پارکینگ خارج شد خدارو شکر سوئیچ ماشینم پیشم بود سریع سوار شدم و دنبالش کردم خیلی با سرعت میرفت و من خیلی نگران بودم که اتفاقی نیوفته ...از شهر خارج شد و بی هدف با سرعت بالا میروند ..حرفاش تو گوشم می پیچید
نظر بدین نظر خیلی برام مهمه♥
از همین پیاما انرژی می گیرم♥
بد جنس نباشین
نظر بدین
ببخشید بچه ها پارتاش طولانی براهمین مجبورم تو دو پارت بزارم #عشقی_از_جنس_تو
name : love of your sex
couple :ویکوک
AP :روز های زوج
♡◎@vkook.taekook ◎♡
کانال سروش هستش
نویسندشم :مهتاب خانوم
.....................................................................................................
وی : الان مشکلت چیه ؟ اینکه بدون اجازه رفتم کلاپ ؟ یا صدام رو بلند کردم ؟
نامجون : با هر دوش
وی : میدونی نامجون من دیگه نه حوصله تو رو دارم نه این بچه رو
نامجون : نداشته باش این مشکل خودته
وی : باشه مشکلم رو حل میکنم ... از اینجا میرم راحت شید
نامجون : چی دباره میخوای بری بیرون ........
وی : نه دارم از آمریکا میرم من از گروه شما میکشم بیرون.....
*وی : با حرص از اتاق بیرون اومدم و به سمت پارکینگ رفتم نزدیک ماشینم بودم که یه کسی از پشت بغلم کرد ..نفس نفس میزد و محکم خودش رو چسبونده....احساس کردم یکم آروم شدم ولی وقتی برگشتم و دیدم که اون کوکی بد تر اعصبانی شدم ....و داد زدم
وی : از جونت سیر شدی پسره احمق چطور جرات میکنی به من نزدیک بشی
کوکی : ا...آروم باش تیهونگ لطفا نرو تو الان اعصبانی هستی نمیدونی داری میکنی.
وی : اره اعصبانی ام بخاطر اینکه تو اینجایی تو میفهمی که ازت بدم میاد
کوکی : تیهونگ ...
وی : اسم منو نیار حالا هم ولم کن برم حوصله تو ندارم
کوکی : من فقط بخاطر این اومدم اتاقت چون شب تو رستوران با جیمین دعوام شد و نمی تونستم باهاش یه جا بخوابم
*وی : با شنیدن این حرف خیلی بد تر شد چون من فکر کردم که جیمین .......
کوکی : تیهونگ حالت خوبه ؟
وی: پس اون هم بخاطر این بود
کوکی : چی داری میگی ؟
وی : لطفا بزار تنها باشم
(داد میزنه )
بزار برم .........
*کوکی : داد زد و بعد از یکم اشکاش جاری شد
چه با غم گریه میکرد نمی تونستم تحمل کنم رفتم جلو تا بغلش کنم که حلم داد و من خوردم زمین .....سوار ماشینش شد و با سرعت خیلی زیاد از پارکینگ خارج شد خدارو شکر سوئیچ ماشینم پیشم بود سریع سوار شدم و دنبالش کردم خیلی با سرعت میرفت و من خیلی نگران بودم که اتفاقی نیوفته ...از شهر خارج شد و بی هدف با سرعت بالا میروند ..حرفاش تو گوشم می پیچید
نظر بدین نظر خیلی برام مهمه♥
از همین پیاما انرژی می گیرم♥
بد جنس نباشین
نظر بدین
۴۷.۱k
۰۷ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.