من آن کلاغ زشت و سیاهم
من آن کلاغ زشت و سیاهم
که توی ابرهای سفید است
صدها هزار قصّه پریده
امّا به خانه اش نرسیده ست
بغضم سبک نمی شود اصلا
ربطی به حرف و نامه ندارد
باید که در سکوت بمیرم
این بیت ها ادامه ندارد...
که توی ابرهای سفید است
صدها هزار قصّه پریده
امّا به خانه اش نرسیده ست
بغضم سبک نمی شود اصلا
ربطی به حرف و نامه ندارد
باید که در سکوت بمیرم
این بیت ها ادامه ندارد...
۷۰۹
۳۰ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.