حال دلم خوب نیست..
حال دلم خوب نیست..
مثل برگ خشکیدهایی اسیر باد..
جدا شده از درخت..
معلق و چرخان در هوا..
سقوط خواهم کرد زیر پای رهگذران بیاحساس..
و این پایان فصلی از بودناست
پوسیدن.. خاک شدن..
و شاید دوباره فرصت جذب شدن در ریشههای یک جوانه را پیدا کنم
باد مرا به آغوش کدام خاک و بذر کدام گیاه خواهد سپرد..
اینبار گلبرگ رز سرخی خواهم شد یا شقایق دلسوخته دشتی خونین؟!
شاید فقط خس و خاشاکی
نمیدانم
ولی زندگی این است و در جریان
مثل برگ خشکیدهایی اسیر باد..
جدا شده از درخت..
معلق و چرخان در هوا..
سقوط خواهم کرد زیر پای رهگذران بیاحساس..
و این پایان فصلی از بودناست
پوسیدن.. خاک شدن..
و شاید دوباره فرصت جذب شدن در ریشههای یک جوانه را پیدا کنم
باد مرا به آغوش کدام خاک و بذر کدام گیاه خواهد سپرد..
اینبار گلبرگ رز سرخی خواهم شد یا شقایق دلسوخته دشتی خونین؟!
شاید فقط خس و خاشاکی
نمیدانم
ولی زندگی این است و در جریان
۳۸۴
۲۴ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.