تو سرد شده ای
تو سرد شده ای
وَ من
بیهوده می دمَم
در خاکسترِ خاطرات...!
نه نگاهت
شعله ور می شود
نه دلت را
دوستت دارمی گرم می کند؛
بگذار حرف ها را
چشم هایت با من در میان بگذارند
زبانت را هرگز...هرگز
اعتمادی نیست ...!
ஜ۩۞۩ஜஜ۩۞۩ஜஜ Samin29 ஜ۩۞۩ஜஜ۩۞۩ஜ
نمیدانم چرا دادگاه زندگی من اینگونه است؟؟؟
فرصت دفاع نمی دهند!!!
اعتراض وارد نیست!!!
همه می بینند ولی شهادت نمی دهند!
می توانند ولی وکیل نمی شوند!،
حکم میبرند...واجب الاجرا...
(بسوز...بساز...ببار...)تمام
وَ من
بیهوده می دمَم
در خاکسترِ خاطرات...!
نه نگاهت
شعله ور می شود
نه دلت را
دوستت دارمی گرم می کند؛
بگذار حرف ها را
چشم هایت با من در میان بگذارند
زبانت را هرگز...هرگز
اعتمادی نیست ...!
ஜ۩۞۩ஜஜ۩۞۩ஜஜ Samin29 ஜ۩۞۩ஜஜ۩۞۩ஜ
نمیدانم چرا دادگاه زندگی من اینگونه است؟؟؟
فرصت دفاع نمی دهند!!!
اعتراض وارد نیست!!!
همه می بینند ولی شهادت نمی دهند!
می توانند ولی وکیل نمی شوند!،
حکم میبرند...واجب الاجرا...
(بسوز...بساز...ببار...)تمام
۵۸۲
۲۴ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.