تو خودت می دانی
تو خودت می دانی
با تو عمریست ،
در آوار غم و بی نفسی مدفونم
تن من می لرزد ،
نه که از لرزش مشهور زمین
و نه از سردی فصلی که گذشت ...
که از این سردی بی مهری تو می لرزد ،
دل آواره که یک عمر پریشان تو بود
با تو عمریست ،
در آوار غم و بی نفسی مدفونم
تن من می لرزد ،
نه که از لرزش مشهور زمین
و نه از سردی فصلی که گذشت ...
که از این سردی بی مهری تو می لرزد ،
دل آواره که یک عمر پریشان تو بود
۵۲۱
۲۳ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.