مثل کوهیم و از این فاصله هامان چه غم است...
مثل کوهیم و از این فاصله هامان چه غم است...
لذت عشق من و تو نرسیدن به هم است/
ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقدیریم...
عاشقی کردن ما شرح عدم در عدم است/
مثل یک تابلوی نیمه ی نفرین شده ای...
دست هر کس که به سوی تو بیاید قلم است/
عشق را پس زدی ای دوست ولی پیش خدا...
هر که از عشق مبّرا بشود ، متهم است/
می روی ، دور نرو ، قبل پشیمان شدنت...
فکر برگشتن خود باش و زمانی که کم است/
لذت عشق من و تو نرسیدن به هم است/
ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقدیریم...
عاشقی کردن ما شرح عدم در عدم است/
مثل یک تابلوی نیمه ی نفرین شده ای...
دست هر کس که به سوی تو بیاید قلم است/
عشق را پس زدی ای دوست ولی پیش خدا...
هر که از عشق مبّرا بشود ، متهم است/
می روی ، دور نرو ، قبل پشیمان شدنت...
فکر برگشتن خود باش و زمانی که کم است/
۵۲۸
۲۹ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.