🌹
🌹
نمیدانم در خلوت صبح می آیی
و یاشلوغی غروب آفتاب،
در خیابان و یا محل کار،
و دانشگاه ..
ولی میدانم که یک روز میآیی
میآیی و تمام دلتنگی هایم
بی قراری های هر روزم
و بغض های گاه و بی گاهم
را پایان میدهی ..
و این بار تو قدر میدانی؛
قدر آغوشی که برایت گشوده ام،
قدر اعتمادی که کرده ام،
و قدر قلبی که دوباره زنده کرده ای،
میدانی ..
من ایمان به آمدنت دارم؛
ایمان به وجودت که
هیچکس از جنسش نیست ...
.
#مهران_قدیری
🌹
نمیدانم در خلوت صبح می آیی
و یاشلوغی غروب آفتاب،
در خیابان و یا محل کار،
و دانشگاه ..
ولی میدانم که یک روز میآیی
میآیی و تمام دلتنگی هایم
بی قراری های هر روزم
و بغض های گاه و بی گاهم
را پایان میدهی ..
و این بار تو قدر میدانی؛
قدر آغوشی که برایت گشوده ام،
قدر اعتمادی که کرده ام،
و قدر قلبی که دوباره زنده کرده ای،
میدانی ..
من ایمان به آمدنت دارم؛
ایمان به وجودت که
هیچکس از جنسش نیست ...
.
#مهران_قدیری
🌹
۶۳۲
۳۱ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.