آب اگر چه بی صداترین ترانه بود
آب اگر چه بی صداترین ترانه بود
تشنگی بهانه بود
من به خواب های کوچک تو اعتماد داشتم
چشم های عاشق تو را به یاد داشتم
می وزید عطر سیب
سمت خواب های ساده و نجیب
من به جست و جوی تو
در هوای عطر موی تو
رفت و آمد کبود گاهواره ها
زیر چتر روشن ستاره ها
تا هنوز عاشقم
تا هنوز صبر می کنم
ابر می رسد
باد مویه می کند
چکه چکه از گلوی ناودان
یاس تازه می دمد
تا هنوز تشنه ام
تا هنوز تشنگی بهانه است
آب بی صدا ترین ترانه است
📝 عبدالجبار کاکایی
تشنگی بهانه بود
من به خواب های کوچک تو اعتماد داشتم
چشم های عاشق تو را به یاد داشتم
می وزید عطر سیب
سمت خواب های ساده و نجیب
من به جست و جوی تو
در هوای عطر موی تو
رفت و آمد کبود گاهواره ها
زیر چتر روشن ستاره ها
تا هنوز عاشقم
تا هنوز صبر می کنم
ابر می رسد
باد مویه می کند
چکه چکه از گلوی ناودان
یاس تازه می دمد
تا هنوز تشنه ام
تا هنوز تشنگی بهانه است
آب بی صدا ترین ترانه است
📝 عبدالجبار کاکایی
۸۹۱
۲۱ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.