رد شد از کوچه ی ما، خانه ی ما ریخت بهم
رد شد از کوچه ی ما، خانهی ما ریخت بهم
یک نظر کرد مرا ، کل مرا ریخت بهم...
(من ملک بودم و فردوس برین...) اما او
بوسه ای داد به من ، عرش خدا ریخت بهم...
معتکف در حرم امن دلم بودم و او
تا که آمد جهت قبله نما ریخت بهم...
شاعر شهر خودم بودم و از شهر خودش
ضربان قدمش شهر مرا ریخت بهم...
وزن ها ریخت بهم ، قافیه ها ریخت بهم
شعر ها ریخت بهم ، شاکله ها ریخت بهم...
یک نظر صورت ماهش به قمر داد نشان
شرم افتاد به ماه و همه جا ریخت بهم...
#عاشقانه #عشق #دوستی
یک نظر کرد مرا ، کل مرا ریخت بهم...
(من ملک بودم و فردوس برین...) اما او
بوسه ای داد به من ، عرش خدا ریخت بهم...
معتکف در حرم امن دلم بودم و او
تا که آمد جهت قبله نما ریخت بهم...
شاعر شهر خودم بودم و از شهر خودش
ضربان قدمش شهر مرا ریخت بهم...
وزن ها ریخت بهم ، قافیه ها ریخت بهم
شعر ها ریخت بهم ، شاکله ها ریخت بهم...
یک نظر صورت ماهش به قمر داد نشان
شرم افتاد به ماه و همه جا ریخت بهم...
#عاشقانه #عشق #دوستی
۸.۰k
۱۶ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.