why you
part²³
جنی:چرا دایی همش خوابه
یونا:مگه خواب بودن گناهه
م.یونا:پس بخاطر ایشون میخواستی بری دگو خب حالا کجا میری
یونا:ادرس بدم عمارت پارک طبقه ۲ سمت چپ اتاق در مشکی"رفت"
رونا:حالا چرا اونجا
یونا:این اقا قول داد صبح منو برگردونه بعد گرفته خوابیده
جیمین:ولم کن خودت برو"رفت خوابید"
رزی:یونا ولش کن پسرعموی منو گناه داره کلا ۳ ساعت خوابیده
یونا:منم ۳ ساعت خوابیدم از ۱ تا ۳
جیسو:بیا خودمون بریم
یونا:باشه"رفتن"
"بعد از ظهر ساعت ۶"
رونا:جیمین"داد"
جیمین:ها"خوابالود"
م.جیمین:پسرم دستت طلا بیا اینارو اویزان کن اونجا شب مهمون داریم
جیمین:شما مهمونی دارین به من چه..سلام جین هیونگ دوست دخترت کو
جین:با یونا رفته بیرون منو اینجا اسیر کرده
اجوما:بفرمایین داخل
یونگی:سلام به همه
سولا:سلام ببخشید یه سوال یونا کو
جیمین:با رزی و جیسو رفته پاساژ
مینا:سلام "خنده"
جیمین:مامان بزرگ بیا الان مهمونا اومدن اونا میتونن کمک کنن پس.....
رونا:جیمین بیا اینو ببر بزار اونجا
مینا:کمکی از من بر میاد
جیمین:شما اگر فقط گوشیت رو سایلنت نباشه همه چیز حل میشه
سولا:اون هیچوقت رو سایلنت نیست گوشیش
جیمین:پس عمه منه که ۲۴ ساعت جواب مین یونا رو نمیده و باهاش قهره"خوابالود"
مینا:اون اون.......اصلا تو چیکارشی که میگی
سولا:دختر شوهرشه
مینا:رزی و جیسو کین
جیمین:دوستاش تو هامبورگ
سولا:پس یونا دوست اضافی هم داره
جینا:جیمین حرف زدن و تمام کن بیا جنی رو اروم کن
جیمین:جنی بیا اینجا"بی حال"
جنی:دایی مامانم اذیت میکنه "گریه"
جیمین:اخع مگه دیونه ای اذیت جنی میکنی "داد"
جنی:دایی سر مامانم داد نزن گناه داره"گریه"
جیمین:ببخشید موچی کوچولو بیا بغل دایی"کیوت"
جین:بین اینقدر ناز بود و ما نمیدونستیم
رزی :هیس الان یونا میاد
جیمین:دایی قربونت بره گریه نکنیا"کیوت"
یونا:جیسو چرا چراغا خاموشه......."تعجب"
همه:تولدت مبارک
جیمین:حالا بیا ببرمت مامانتو بزنی"کیوت"
یونا:اخی شوهرم چه ناز بوده و ما نمیدونستیم"ذوق"
جینا:ای ای جنی نزن منو "اخم"
جیمین:جنی بزنش تا بمیره"کیوت"
جنی:نمیخوام مامانم گناه داره
جیمین:ای مرگ مامانت تا دو دقیقه پیش گریه میکرد که مامانش اذیتش میکنه الان گیر دادی اذیتش نکنیم بیا برو پیش مامانت"اخم"
پ.جیمین،:اگر خواب از سرت پرید بیا اینو بزار اونجا
جیمین:من که نوکرتون نیستم تازشم من فقط میخوام برم بخوابم بقیش مشکل شماست
یونا:جیسو دیدی چه کیوت بود"کیوت"
جیسو:توهم مثل خودشی
یونا:یبار دیگه کیوت شو"ذوق″
جیمین:بیا برو حوصله تو رو دیگه ندارم
یونا:جیسو یه کش بده این موهاش تو صورتشه "ماهاشو بست"
جیمین:رفیقت اونجاس
مینا:سلام
یونا:جدیدا درگیر کی هستی خبری نمیگیری
مینا:دوست پسرم اسمش یو دوهیون هست
ته:جیمینی
جیمین:
جنی:چرا دایی همش خوابه
یونا:مگه خواب بودن گناهه
م.یونا:پس بخاطر ایشون میخواستی بری دگو خب حالا کجا میری
یونا:ادرس بدم عمارت پارک طبقه ۲ سمت چپ اتاق در مشکی"رفت"
رونا:حالا چرا اونجا
یونا:این اقا قول داد صبح منو برگردونه بعد گرفته خوابیده
جیمین:ولم کن خودت برو"رفت خوابید"
رزی:یونا ولش کن پسرعموی منو گناه داره کلا ۳ ساعت خوابیده
یونا:منم ۳ ساعت خوابیدم از ۱ تا ۳
جیسو:بیا خودمون بریم
یونا:باشه"رفتن"
"بعد از ظهر ساعت ۶"
رونا:جیمین"داد"
جیمین:ها"خوابالود"
م.جیمین:پسرم دستت طلا بیا اینارو اویزان کن اونجا شب مهمون داریم
جیمین:شما مهمونی دارین به من چه..سلام جین هیونگ دوست دخترت کو
جین:با یونا رفته بیرون منو اینجا اسیر کرده
اجوما:بفرمایین داخل
یونگی:سلام به همه
سولا:سلام ببخشید یه سوال یونا کو
جیمین:با رزی و جیسو رفته پاساژ
مینا:سلام "خنده"
جیمین:مامان بزرگ بیا الان مهمونا اومدن اونا میتونن کمک کنن پس.....
رونا:جیمین بیا اینو ببر بزار اونجا
مینا:کمکی از من بر میاد
جیمین:شما اگر فقط گوشیت رو سایلنت نباشه همه چیز حل میشه
سولا:اون هیچوقت رو سایلنت نیست گوشیش
جیمین:پس عمه منه که ۲۴ ساعت جواب مین یونا رو نمیده و باهاش قهره"خوابالود"
مینا:اون اون.......اصلا تو چیکارشی که میگی
سولا:دختر شوهرشه
مینا:رزی و جیسو کین
جیمین:دوستاش تو هامبورگ
سولا:پس یونا دوست اضافی هم داره
جینا:جیمین حرف زدن و تمام کن بیا جنی رو اروم کن
جیمین:جنی بیا اینجا"بی حال"
جنی:دایی مامانم اذیت میکنه "گریه"
جیمین:اخع مگه دیونه ای اذیت جنی میکنی "داد"
جنی:دایی سر مامانم داد نزن گناه داره"گریه"
جیمین:ببخشید موچی کوچولو بیا بغل دایی"کیوت"
جین:بین اینقدر ناز بود و ما نمیدونستیم
رزی :هیس الان یونا میاد
جیمین:دایی قربونت بره گریه نکنیا"کیوت"
یونا:جیسو چرا چراغا خاموشه......."تعجب"
همه:تولدت مبارک
جیمین:حالا بیا ببرمت مامانتو بزنی"کیوت"
یونا:اخی شوهرم چه ناز بوده و ما نمیدونستیم"ذوق"
جینا:ای ای جنی نزن منو "اخم"
جیمین:جنی بزنش تا بمیره"کیوت"
جنی:نمیخوام مامانم گناه داره
جیمین:ای مرگ مامانت تا دو دقیقه پیش گریه میکرد که مامانش اذیتش میکنه الان گیر دادی اذیتش نکنیم بیا برو پیش مامانت"اخم"
پ.جیمین،:اگر خواب از سرت پرید بیا اینو بزار اونجا
جیمین:من که نوکرتون نیستم تازشم من فقط میخوام برم بخوابم بقیش مشکل شماست
یونا:جیسو دیدی چه کیوت بود"کیوت"
جیسو:توهم مثل خودشی
یونا:یبار دیگه کیوت شو"ذوق″
جیمین:بیا برو حوصله تو رو دیگه ندارم
یونا:جیسو یه کش بده این موهاش تو صورتشه "ماهاشو بست"
جیمین:رفیقت اونجاس
مینا:سلام
یونا:جدیدا درگیر کی هستی خبری نمیگیری
مینا:دوست پسرم اسمش یو دوهیون هست
ته:جیمینی
جیمین:
۲.۶k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.