رئیس سرد کیوت من
#پارت_2
مین جو ویو:
داشتم به تلوزیون خاموش نگاه میکردم که صدای زنگ در اومد..
مین جو. کیه؟
صاحب خونه. هویییی مین جو! بیا دم در
اههه بازم اون یاروعه..
مین جو. چیه باز؟
صاحب خونه. دو ماهه پولتو ندادی! همین الان همش و نقد باید بزاری کف دستم.
مین جو. ببین من تازه کار پیدا کردم یه ماه دیگه ام صبر کن پولتو جور میکنم.
صاحب خونه. یه ماه پیشم همینو گفتی ولی اخراج شدی! دیگه نمیتونم صبر کنم من این پولو نیاز دارم بامن بحث نکن پولو بده.
مین جو. خب پول داشتم که میدادم گورتو گم کنی ولی ندارم.
صاحب خونه. پول نداری وسایلتو تا صبح جمع کن وگرنه زنگ میزنم پلیس
و رفت...
مین جو. ایششش عوضی الاغ میگم بهت میدم دیگههه!!
....
فردا توی شرکت
حتما اون صاحب خونه الاغ رفته خونم و ریخته به هم ایششش عوضی اگه الا...
کارمند. مین جووو!
مین جو. هااا چی ببخشید با منی؟
کارمند. انگار اصلا حواست نیست، خیلی فکر نکن. برو اینا رو پرینت بگیر و بده به آقای مین
مین جو. من!؟
کارمند. نه پس من.. سریع باش
مین جو. چرا احساس میکنم دنیا بهم پشت کرده؟..
کارمند. ها؟
مین جو. هیچی..
کار ها رو انجام دادم و رفتم جلوی اتاق کار یونگی و با صدای آروم گفتم
مین جو. خیلی با احترام برگه هارو میدم و زود میام بیرون..ایششش اتفاقی نمیوفته!!
در زدم و با خجالت گفتم
مین جو. آقای مین میتونم بیام داخل؟
یونگی. بیا تو
مین جو. همکارم گفت این کاغذ ها رو براتون پرینت بگیرم و بهتون بدم. کاری داشتید در خدمتم من دیگه باید برم.
یونگی. صبر کن
مین جو. لعنتی! (خیلی آروم)
یونگی. درمورد اون روز...
مین جو. من واقعا متاسفم! من خیلی دست و پا چلفتی ام... و... عاممم خیلی معذرت میخواااممم!!!!
و بیشتر از نود درجه خم شدم.
ویو یونگی:
این کارش باعث شد کمی خندم بگیره ولی سریع قیافم رو جدی کردم
یونگی. اصلا برام مهم نیست فقط دیگه تکرارش نکن! ولی من میخواستم در مورد رفتار دیروزم ازت عذرخواهی کنم.
مین جو. بله؟..
ادامه دارد...
#BTS
مین جو ویو:
داشتم به تلوزیون خاموش نگاه میکردم که صدای زنگ در اومد..
مین جو. کیه؟
صاحب خونه. هویییی مین جو! بیا دم در
اههه بازم اون یاروعه..
مین جو. چیه باز؟
صاحب خونه. دو ماهه پولتو ندادی! همین الان همش و نقد باید بزاری کف دستم.
مین جو. ببین من تازه کار پیدا کردم یه ماه دیگه ام صبر کن پولتو جور میکنم.
صاحب خونه. یه ماه پیشم همینو گفتی ولی اخراج شدی! دیگه نمیتونم صبر کنم من این پولو نیاز دارم بامن بحث نکن پولو بده.
مین جو. خب پول داشتم که میدادم گورتو گم کنی ولی ندارم.
صاحب خونه. پول نداری وسایلتو تا صبح جمع کن وگرنه زنگ میزنم پلیس
و رفت...
مین جو. ایششش عوضی الاغ میگم بهت میدم دیگههه!!
....
فردا توی شرکت
حتما اون صاحب خونه الاغ رفته خونم و ریخته به هم ایششش عوضی اگه الا...
کارمند. مین جووو!
مین جو. هااا چی ببخشید با منی؟
کارمند. انگار اصلا حواست نیست، خیلی فکر نکن. برو اینا رو پرینت بگیر و بده به آقای مین
مین جو. من!؟
کارمند. نه پس من.. سریع باش
مین جو. چرا احساس میکنم دنیا بهم پشت کرده؟..
کارمند. ها؟
مین جو. هیچی..
کار ها رو انجام دادم و رفتم جلوی اتاق کار یونگی و با صدای آروم گفتم
مین جو. خیلی با احترام برگه هارو میدم و زود میام بیرون..ایششش اتفاقی نمیوفته!!
در زدم و با خجالت گفتم
مین جو. آقای مین میتونم بیام داخل؟
یونگی. بیا تو
مین جو. همکارم گفت این کاغذ ها رو براتون پرینت بگیرم و بهتون بدم. کاری داشتید در خدمتم من دیگه باید برم.
یونگی. صبر کن
مین جو. لعنتی! (خیلی آروم)
یونگی. درمورد اون روز...
مین جو. من واقعا متاسفم! من خیلی دست و پا چلفتی ام... و... عاممم خیلی معذرت میخواااممم!!!!
و بیشتر از نود درجه خم شدم.
ویو یونگی:
این کارش باعث شد کمی خندم بگیره ولی سریع قیافم رو جدی کردم
یونگی. اصلا برام مهم نیست فقط دیگه تکرارش نکن! ولی من میخواستم در مورد رفتار دیروزم ازت عذرخواهی کنم.
مین جو. بله؟..
ادامه دارد...
#BTS
۳.۲k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳