Part 1
ا.ت :
امروز با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی کار لازم انجام دادم بعد دیدم پدرم صبحونه رو آماده کردم نشستم سر میز صبحونه رو خوردم بعد تشکر کردم پاشدم رفتم تو اتاقم دیدم آیومی پیام داده (آیومی دوست ا.ت عه نمیدونم چه اسمی گذاشتم به بزرگی خودتون ببخشید🗿💔)
علامت آیومی = ¶
مکالمه چت :
¶ : های ا.ت چطوری
+ : های خوبم ت خبی
¶ : خوبم میگم چطوری بریم بیرون؟
+ : از نظرم فکر خوبیه باشه
+ : آدرس بفرس
¶ : اوکیی بای
*پایان مکالمه چت.
.ا.ت : رفتم آماده شدم (عکس استایل تو اسلاید بعد گذاشتم )
.
+ : بابا من با دوستم میرم بیرون
پ ا.ت : باشه دیر نکنی
+ : اوکی
ا.ت : رفتم تاکسی گرفتم سوار شدم وقتی رسیدم آیومی دیدم (هع)
چند مین بعد*
ساعت تقریبا 9:23 نشون میداد (خواهرم پدرت گفته دیر نکنی ها🗿)
+ : وای برگاممم (چ جالب) وای آیومی ساعت 9:23 نشون میده من باید برم بای
¶ : اوکی باشه پس منم میرم
چند دقیقه بعد :
ا.ت :
وقتی رسیدم خونه در باز کردم دیدم بابام داشت...
__________________________________________________
تا اینجا اوکی پارت بعدی هم امادست براتون آپلود میکنم🗿
امروز با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی کار لازم انجام دادم بعد دیدم پدرم صبحونه رو آماده کردم نشستم سر میز صبحونه رو خوردم بعد تشکر کردم پاشدم رفتم تو اتاقم دیدم آیومی پیام داده (آیومی دوست ا.ت عه نمیدونم چه اسمی گذاشتم به بزرگی خودتون ببخشید🗿💔)
علامت آیومی = ¶
مکالمه چت :
¶ : های ا.ت چطوری
+ : های خوبم ت خبی
¶ : خوبم میگم چطوری بریم بیرون؟
+ : از نظرم فکر خوبیه باشه
+ : آدرس بفرس
¶ : اوکیی بای
*پایان مکالمه چت.
.ا.ت : رفتم آماده شدم (عکس استایل تو اسلاید بعد گذاشتم )
.
+ : بابا من با دوستم میرم بیرون
پ ا.ت : باشه دیر نکنی
+ : اوکی
ا.ت : رفتم تاکسی گرفتم سوار شدم وقتی رسیدم آیومی دیدم (هع)
چند مین بعد*
ساعت تقریبا 9:23 نشون میداد (خواهرم پدرت گفته دیر نکنی ها🗿)
+ : وای برگاممم (چ جالب) وای آیومی ساعت 9:23 نشون میده من باید برم بای
¶ : اوکی باشه پس منم میرم
چند دقیقه بعد :
ا.ت :
وقتی رسیدم خونه در باز کردم دیدم بابام داشت...
__________________________________________________
تا اینجا اوکی پارت بعدی هم امادست براتون آپلود میکنم🗿
۳.۴k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.