+چرا یچیزی هست
+چرا یچیزی هست
=خب آ آره یجورایی
+یجورایی؟
=اوهوم
بلندم کردو گذاشتم رو تختو روم خیمه زد
+یجورایی نشونت بدم فراموش نکنی
شروع کرد به بو.سیدنم
منم از خدا خواسته همراهیش کردم
منو فشار میداد به بالشت
رفت سمت گردنمو کل گردنمو ک.بود کرد منو لخ.ت کردو از پشت ف.رو کرد
=آ.خخخ آ.هه
+آفرین بیبی گرلم
=ت.ند تر
+چه عجب رام شدی
=آ.هه
+آ.ه
=د.دی یونگی
+همم آ.ه
=ت.ند تر
ضربه هاش محکمتر میشدنو در کنار درد داشتم لذت میبردم
کم کم ارض.ا شدیم
+میای ادامه بدیم
=اهوم
«بعد از 5راند»
خودمونو انداختیم رو تخت
+کمرم شکست
=شکمم
+خوش گذشت؟
=اوهوم دوست دارم
+منم
شکممو ماساژ دادو خوابیدیم صبح با دل درد بیدار شدم چون حموم نرفته بودم همه جام درد میکرد
شوگا رو صندلی کنارم نشسته بود
+بیدار شدی
=عجب تو بیداری
+درد داری
=خیلیی
+برو حموم
بلند شدمو رفتم حموم و کارم تموم شد
=آخیشش
+بریم صبحونه
=اوهوم
=خب آ آره یجورایی
+یجورایی؟
=اوهوم
بلندم کردو گذاشتم رو تختو روم خیمه زد
+یجورایی نشونت بدم فراموش نکنی
شروع کرد به بو.سیدنم
منم از خدا خواسته همراهیش کردم
منو فشار میداد به بالشت
رفت سمت گردنمو کل گردنمو ک.بود کرد منو لخ.ت کردو از پشت ف.رو کرد
=آ.خخخ آ.هه
+آفرین بیبی گرلم
=ت.ند تر
+چه عجب رام شدی
=آ.هه
+آ.ه
=د.دی یونگی
+همم آ.ه
=ت.ند تر
ضربه هاش محکمتر میشدنو در کنار درد داشتم لذت میبردم
کم کم ارض.ا شدیم
+میای ادامه بدیم
=اهوم
«بعد از 5راند»
خودمونو انداختیم رو تخت
+کمرم شکست
=شکمم
+خوش گذشت؟
=اوهوم دوست دارم
+منم
شکممو ماساژ دادو خوابیدیم صبح با دل درد بیدار شدم چون حموم نرفته بودم همه جام درد میکرد
شوگا رو صندلی کنارم نشسته بود
+بیدار شدی
=عجب تو بیداری
+درد داری
=خیلیی
+برو حموم
بلند شدمو رفتم حموم و کارم تموم شد
=آخیشش
+بریم صبحونه
=اوهوم
۱.۵k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.