شکست خورده...!part5
#شکست_خورده 🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤
🤍#part5
🖤
🤍
🖤
میخواستم برم پیش کوک که بهش بگم دیگ نمیخوام پیشش باشم ولی یه حسی بهم میگفت اینکار اشتباهه...ولی اون میخواسته منو بکشه من حتی ویدئویی دیدم و....رسیدم
زنگ شدم و کوک درد باز کرد و منم با صورت پریشون اون مواجهه شدم وقتی سرشو بالا آورد و منو دید پوکر فیس بهم نگاه میکرد
کوک:ا/تتتتتت تو تو کجا بودی!میدونی چقدر دنبالت گشتم؟میدونی چقدر نگرانت بودم؟؟؟!!![با گریه]
ا/ت:همون از این به بعد هم دلتنگم بمون چون دیگ قرار نیست همو ببینیم
کوک:چی میگی ا/ت نمیفهمم بیا تو حرف میزنیم
ا/ت:
اومدم چلو تر به کوک.....من میدونم تو میخواستی منو بکشی و بهم خیانت کنی(با گریه)خیلی ساده بودم که اینو نفهمیده بودم...کوک من دوست دارم چطور تونستی؟
کوک:اصلا حرفات رو متوجه نمیشم
ا/ت:ته منو نجات داد از دست تو و من الان اونو دوست دارم و ازش حامله
ویو کوک
با این حرف ا/ت مو به تنم سیخ شد...نمیدونستم داره چی میگه بچه؟؟!!از تهیونگ؟!
کوک:ا/ت چت شده درس حرف بزن[با داد]
ا/ت:من گفتم میخواستی خوب گوشیتو باز کنی...نزدیکش شد..تهیونگ رو دوست دارم...میخواستم برم که دیدم کوک دستمو کشید بهم یه سیلی زد و شروع کرد به زدن من ..منم فقط تونستم از دست اون فرار کنم و رفتم بیرون کنار خیابون افتادم داشت سرم گیج میرفت فقط گوشی رو برداشتم و به تهیونگ زنگ زدم
تهیونگ بیا..بیا اینجا بیهوشی
تهیونگ :الو الو ا/ت چی شده؟........
حمایت بیبی هام؟؟
🤍#part5
🖤
🤍
🖤
میخواستم برم پیش کوک که بهش بگم دیگ نمیخوام پیشش باشم ولی یه حسی بهم میگفت اینکار اشتباهه...ولی اون میخواسته منو بکشه من حتی ویدئویی دیدم و....رسیدم
زنگ شدم و کوک درد باز کرد و منم با صورت پریشون اون مواجهه شدم وقتی سرشو بالا آورد و منو دید پوکر فیس بهم نگاه میکرد
کوک:ا/تتتتتت تو تو کجا بودی!میدونی چقدر دنبالت گشتم؟میدونی چقدر نگرانت بودم؟؟؟!!![با گریه]
ا/ت:همون از این به بعد هم دلتنگم بمون چون دیگ قرار نیست همو ببینیم
کوک:چی میگی ا/ت نمیفهمم بیا تو حرف میزنیم
ا/ت:
اومدم چلو تر به کوک.....من میدونم تو میخواستی منو بکشی و بهم خیانت کنی(با گریه)خیلی ساده بودم که اینو نفهمیده بودم...کوک من دوست دارم چطور تونستی؟
کوک:اصلا حرفات رو متوجه نمیشم
ا/ت:ته منو نجات داد از دست تو و من الان اونو دوست دارم و ازش حامله
ویو کوک
با این حرف ا/ت مو به تنم سیخ شد...نمیدونستم داره چی میگه بچه؟؟!!از تهیونگ؟!
کوک:ا/ت چت شده درس حرف بزن[با داد]
ا/ت:من گفتم میخواستی خوب گوشیتو باز کنی...نزدیکش شد..تهیونگ رو دوست دارم...میخواستم برم که دیدم کوک دستمو کشید بهم یه سیلی زد و شروع کرد به زدن من ..منم فقط تونستم از دست اون فرار کنم و رفتم بیرون کنار خیابون افتادم داشت سرم گیج میرفت فقط گوشی رو برداشتم و به تهیونگ زنگ زدم
تهیونگ بیا..بیا اینجا بیهوشی
تهیونگ :الو الو ا/ت چی شده؟........
حمایت بیبی هام؟؟
۱.۵k
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.