نایلا زنگ زد و به اشلی با لحن تمسخر امیزی گفت: اشلی ، می
نایلا زنگ زد و به اشلی با لحن تمسخر امیزی گفت: اشلی ، میدونی که من و کوک ازدواج کردیم ممنون میشم پاتو از زندگی ما بکشی بیرون ما بچه داریم خیلی هم خوشحالیم اسمش هم لایرا ، اشلی حالا که باور نمیکنی امشب ساعت ۸ توی رستوران ایتالینو میبینمت
اشلی که با حرص بغض کرده بود صدای خودش رو صاف کرد و گفت : اوکی میبینمت ، بای
نایلا : بای
اشلی از با سرعت از پله ها بالا رفت داخل اتاقش شد و با تمام قدرت در رو کوبید به سمت وسایل روی میز کارش هجوم برد و همه وسایلش رو پرت کرد و گریه میکرد نفس نفس میزد بعد نیم ساعت تازه فهمید چه کندی زده خدمتکار رو صدا کرد و خودش رفت تا آماده بشه (پست بعدی همه رو میزارم)
ساعت ۸ اشلی با لامبورگینی زرشکی زیبا و فاخرش به رستوران ایتالینو رسید
گارسونی اونجا بود و گفت: های لیدی چطور میتونم کمکتون کنم
اشلی: همراه خانم جئون نایلا هستم
گارسون: بله از این سمت لطفا
اشلی بعد از اینکه به میز رسید دختر بچه زیبایی رو دید که چقدر گوگولی و ناز بود نزدیک بود اشک توی چشماش جمع بشه که نایلا گفت: های اشلی خوش اومدی و به اشلی دست داد سر میز نشستند و شام رو اوردند زمانی که شام رو اوردند اشلی به دستشویی رفت و وقتی اومد نشستند و غذاشون رو خوردند اشلی استیک و شراب سفارش داده بود و نایلا پیتزا و نوشابه کوکا در حال خوردن شام بودن ......
با سر درد بدی چشمام رو باز کرد ولی..............
شرط : ۱۵ لایک ۲۰ تا کامنت
اشلی که با حرص بغض کرده بود صدای خودش رو صاف کرد و گفت : اوکی میبینمت ، بای
نایلا : بای
اشلی از با سرعت از پله ها بالا رفت داخل اتاقش شد و با تمام قدرت در رو کوبید به سمت وسایل روی میز کارش هجوم برد و همه وسایلش رو پرت کرد و گریه میکرد نفس نفس میزد بعد نیم ساعت تازه فهمید چه کندی زده خدمتکار رو صدا کرد و خودش رفت تا آماده بشه (پست بعدی همه رو میزارم)
ساعت ۸ اشلی با لامبورگینی زرشکی زیبا و فاخرش به رستوران ایتالینو رسید
گارسونی اونجا بود و گفت: های لیدی چطور میتونم کمکتون کنم
اشلی: همراه خانم جئون نایلا هستم
گارسون: بله از این سمت لطفا
اشلی بعد از اینکه به میز رسید دختر بچه زیبایی رو دید که چقدر گوگولی و ناز بود نزدیک بود اشک توی چشماش جمع بشه که نایلا گفت: های اشلی خوش اومدی و به اشلی دست داد سر میز نشستند و شام رو اوردند زمانی که شام رو اوردند اشلی به دستشویی رفت و وقتی اومد نشستند و غذاشون رو خوردند اشلی استیک و شراب سفارش داده بود و نایلا پیتزا و نوشابه کوکا در حال خوردن شام بودن ......
با سر درد بدی چشمام رو باز کرد ولی..............
شرط : ۱۵ لایک ۲۰ تا کامنت
۲.۷k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.