𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐
یونا ویو
پام لیز خورد داشتم میفتادم که دیدم جونگ کوک منو گرفت اما وقتی داشت منو میگرفت دستش خورد به قابلمه که از سوزش آخ بلندی گفت
+جونگ کوک خوبی؟ وای ببخشید همش تقصیر منه
دستشو گرفتم و فوری گذاشتمش زیر شیر آب سرد
+برو بشین تا بیام
_یونا من خوبم مهم نیست
+چی چیو مهم نیست برو بشین میام الان
بعد زود رفتم بالا و جعبه کمک های اولیه رو برداشتم و رفتم پیش کوک
دستشو گرفتم روش پماد زدم و بعد پانسمانش کردم
و اون تمام مدت بهم خیره شده بود
+خب تمومه
_مرسیی خب فکر کنم غذا آمادست پاشو بریم غذا بخوریم
+باشه
میز رو چیدیم و غذارو خوردیم
+کیی میریم
_کجا؟
+خونه مامانبزرگ اینا
_اها خب چیزه هر وقت آماده بودی ولی به نظرم 6 خوبه
+اوکی 6 میریم
زنگ خونه خورد
_مهمون داشتی؟
+نه کسی قرار نبود بیاد میرم درو باز کنم
رفتم درو باز کردم که یهوو
لونا پرید تو بغلم
+لونا اینجا چیکار میکنی؟
&یه اتفاقی افتاده باید برات تعریف کنم
رفتیم تو
&عه جونگ کوک تو اینجایی
_بله با اجازتون
+خب چیو میخواستی بگی؟
که یهو لونا یه جیغ از ذوق کشید که یه متر پریدیم
_یااا چته چرا جیغ میزنی ترسیدم
+مرز داری پفیوز
&تهیونگ منو برای شام دعوت کرد هههه
+پس مبارکه عروسی داریمم
&یاااا
+زهر مار، جونگ کوک میگم
_هوم
+لباس چی بپوشیم
_نمیدونم ولی مبارکه هه
+توم برو خودتو آماده کن مام باید بریم خونه مامانبزرگم اینا نمیدونم باز چخبره
_احتمالا بویون باز شر راه انداخته
+من این دختره رو خفه میکنم هوفففف
&خب دیگه منم برم
_+اوکیی
# فیک جونگ کوک
یونا ویو
پام لیز خورد داشتم میفتادم که دیدم جونگ کوک منو گرفت اما وقتی داشت منو میگرفت دستش خورد به قابلمه که از سوزش آخ بلندی گفت
+جونگ کوک خوبی؟ وای ببخشید همش تقصیر منه
دستشو گرفتم و فوری گذاشتمش زیر شیر آب سرد
+برو بشین تا بیام
_یونا من خوبم مهم نیست
+چی چیو مهم نیست برو بشین میام الان
بعد زود رفتم بالا و جعبه کمک های اولیه رو برداشتم و رفتم پیش کوک
دستشو گرفتم روش پماد زدم و بعد پانسمانش کردم
و اون تمام مدت بهم خیره شده بود
+خب تمومه
_مرسیی خب فکر کنم غذا آمادست پاشو بریم غذا بخوریم
+باشه
میز رو چیدیم و غذارو خوردیم
+کیی میریم
_کجا؟
+خونه مامانبزرگ اینا
_اها خب چیزه هر وقت آماده بودی ولی به نظرم 6 خوبه
+اوکی 6 میریم
زنگ خونه خورد
_مهمون داشتی؟
+نه کسی قرار نبود بیاد میرم درو باز کنم
رفتم درو باز کردم که یهوو
لونا پرید تو بغلم
+لونا اینجا چیکار میکنی؟
&یه اتفاقی افتاده باید برات تعریف کنم
رفتیم تو
&عه جونگ کوک تو اینجایی
_بله با اجازتون
+خب چیو میخواستی بگی؟
که یهو لونا یه جیغ از ذوق کشید که یه متر پریدیم
_یااا چته چرا جیغ میزنی ترسیدم
+مرز داری پفیوز
&تهیونگ منو برای شام دعوت کرد هههه
+پس مبارکه عروسی داریمم
&یاااا
+زهر مار، جونگ کوک میگم
_هوم
+لباس چی بپوشیم
_نمیدونم ولی مبارکه هه
+توم برو خودتو آماده کن مام باید بریم خونه مامانبزرگم اینا نمیدونم باز چخبره
_احتمالا بویون باز شر راه انداخته
+من این دختره رو خفه میکنم هوفففف
&خب دیگه منم برم
_+اوکیی
# فیک جونگ کوک
۳.۵k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.