دوستی فراتر از رویا
دوستی فراتر از رویا
یونا کنار جونگکوک نشست و....
یونا: تو هم بشین ات
"اما فقط کنار اون پسر خوشگله جا بود...من....نمیتونم کنارش بشینممم"
ات: خب.....
یونا: چیزی شده؟
ات: ن..نه...ببخشید من باید برم کلاس
یونا: چرا؟
ات: بعدا میبینمتون....خدافظ "و دویدم و رفتم"
کوک: این چش شد؟
یونا: عااا نمیدونم
"رفتم تو کلاس نشستم که زنگ خورد و اونا اومدن تو کلاس"
یونا: ات تو یهویی چت شد؟
ات: عااا هیچی
یونا: مطمئنی هیچی؟
ات: آره
یونا: خوب...باشه
"معلم اومد و درس داد و بعدش رفت"
که جونگکوک اومد پیشمون
جونگکوک: یونا و ات میاید بریم کافه قهوه بخوریم؟
یونا: من که میام ولی ات....
ات: .......
کوک: ات تو زنگ قبلی چت شد یهو؟
ات: هیچی فقط یکم سرم گیج رفت
کوک: آها...خوب حداقل الان بیا بریم
ات: باشه میام
کوک: باشه پس بزار به جین هیونگ هم بگم...جین هیونگ...
جین: نهههه
کوک: بزار حرفمو بزنممم
جین: من با تو هیج جا نمیام
کوک: پس ما هم جیهوپ رو میبریم...جیهوپی میای بریم کافه؟
جیهوپ: اوکی میام
یونا: پس بریممم
رفتیم کافه و یونا و جونگکوک پیش هم نشستن و من هم با این پسره نشستیم کنار هم
کوک: ای وای پول یادم رفت بیارم بزار تا برم از تو کلاس بیارم
یونا: کوک صبر کن منم میام
کوک: باشه بریم
جونگکوک و یونا رفتن کلاس و منو اون پسره تنها موندیم
جیهوپ: فامیلی تو چی بود؟
ات: عا..جانگ ات
جیهوپ: منم جانگ هوسوک هستم ولی دوستام جیهوپ صدام میکنن "لبخند"
ات: خوشبختم "لبخند"
جیهوپ: منم همینطور...قبلا تو کدوم مدرسه بودی؟
ات: مدرسهی _____
جیهوپ: آهان...پس چرا مدرسهات رو عوض کردی؟
ات: خوب....چون خونمون رو عوض کردیم
جیهوپ: آهان....امیدوارم همیشه موفق باشی
ات: ممنون....تو مدرسهی قبلیمون...پسرا همیشه دخترا رو اذیت میکردن ولی انگار اینجا پسرای خوبی داره
جیهوپ: "لبخند" خوب اینجا پسراش خوب تربیت شدن
ات: معلومه....مخصوصا تو💜
جیهوپ: ممنونم ات "لبخند"
ات: "لبخند"
که یونا و کوک هم اومدن
پارت بعد رو فردا میزارم♡♡♡
از این فیک خوشتون میاد یا نه؟؟
یونا کنار جونگکوک نشست و....
یونا: تو هم بشین ات
"اما فقط کنار اون پسر خوشگله جا بود...من....نمیتونم کنارش بشینممم"
ات: خب.....
یونا: چیزی شده؟
ات: ن..نه...ببخشید من باید برم کلاس
یونا: چرا؟
ات: بعدا میبینمتون....خدافظ "و دویدم و رفتم"
کوک: این چش شد؟
یونا: عااا نمیدونم
"رفتم تو کلاس نشستم که زنگ خورد و اونا اومدن تو کلاس"
یونا: ات تو یهویی چت شد؟
ات: عااا هیچی
یونا: مطمئنی هیچی؟
ات: آره
یونا: خوب...باشه
"معلم اومد و درس داد و بعدش رفت"
که جونگکوک اومد پیشمون
جونگکوک: یونا و ات میاید بریم کافه قهوه بخوریم؟
یونا: من که میام ولی ات....
ات: .......
کوک: ات تو زنگ قبلی چت شد یهو؟
ات: هیچی فقط یکم سرم گیج رفت
کوک: آها...خوب حداقل الان بیا بریم
ات: باشه میام
کوک: باشه پس بزار به جین هیونگ هم بگم...جین هیونگ...
جین: نهههه
کوک: بزار حرفمو بزنممم
جین: من با تو هیج جا نمیام
کوک: پس ما هم جیهوپ رو میبریم...جیهوپی میای بریم کافه؟
جیهوپ: اوکی میام
یونا: پس بریممم
رفتیم کافه و یونا و جونگکوک پیش هم نشستن و من هم با این پسره نشستیم کنار هم
کوک: ای وای پول یادم رفت بیارم بزار تا برم از تو کلاس بیارم
یونا: کوک صبر کن منم میام
کوک: باشه بریم
جونگکوک و یونا رفتن کلاس و منو اون پسره تنها موندیم
جیهوپ: فامیلی تو چی بود؟
ات: عا..جانگ ات
جیهوپ: منم جانگ هوسوک هستم ولی دوستام جیهوپ صدام میکنن "لبخند"
ات: خوشبختم "لبخند"
جیهوپ: منم همینطور...قبلا تو کدوم مدرسه بودی؟
ات: مدرسهی _____
جیهوپ: آهان...پس چرا مدرسهات رو عوض کردی؟
ات: خوب....چون خونمون رو عوض کردیم
جیهوپ: آهان....امیدوارم همیشه موفق باشی
ات: ممنون....تو مدرسهی قبلیمون...پسرا همیشه دخترا رو اذیت میکردن ولی انگار اینجا پسرای خوبی داره
جیهوپ: "لبخند" خوب اینجا پسراش خوب تربیت شدن
ات: معلومه....مخصوصا تو💜
جیهوپ: ممنونم ات "لبخند"
ات: "لبخند"
که یونا و کوک هم اومدن
پارت بعد رو فردا میزارم♡♡♡
از این فیک خوشتون میاد یا نه؟؟
۱۴.۶k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.