وقتی بد بوی مدرسه بخاطر چاق بودنت مسخرت میکرد
وقتی بد بوی مدرسه بخاطر چاق بودنت مسخرت میکرد
part آخر
ویو یونا
صبح از خواب بیداره شدم هی بازم یه روز تکراری
رفتم کارای لازم رو انجام دادم اومدم بیرون یکم آرایش کردم
لباسم رو پوشیدم رفتم پایین صبحونمو خوردم رفتم کفشمو پوشیدم
از خونه اومدم بیرون که بعد چند دقیقه به دانشگاه رسیدم رفتم
داخل تا خواستم برم که دیدم لیا و دوستاش و کوک جلوم
وایسادن میخواستم برم که گفت
=کجا خانم یونا
وقتی لیا این حرف رو زد همه به من نگاه کردن
(نکته اونایی که گفتن چجوری کوک فهمید این یوناست اینکه لیا رفتی کلی جست جوی کرده که فهمیده این یوناست و سریع اومده به کوک گفته)
+خب که چی
=ببین کوچولو تو بازم خوشگل باشه هم جای تو اینجا نیست
=فهمیدی یا نه؟(داد)
ویو یونا
وقتی لیا داد زد میخواستم گریه کنم ولی نشون ندادم آخه چرا
من باید این هم سختی بکشم
=ها لال شدی
=الان که از مدرسه انداختمت بیرون میفهمی
=کوک بگو از اینجا بره
ویو کوک
امروز اومدم داشنگاه که لیا گفت بیا اینجا واسا گفت چرا
گفت میفهمی که بعد چند دقیقه یونا اومد که لیا شروع کرد
همونایی که گفت که گفت کوک بگو از اینجا بره هی
=کوک کوک کوک بگو دیگه
ویو یونا
منتظر بودم که بگه برو گمشو از اینجا ولی با چیزی که گفت
از تعجب شاخ دراوردم
_یونا با من قرار میزاری
=چ.... چی
+ار... اره
که کوک اومد طرفم منم رفتم منو بقل کرد شروع به بوسیدن هم کردیم
لیا داشت حرص میخورد میخواست بیاد ما رو از هم جدا کنه
که اکیپ کوک جلوش رو گرفتن
که بعد چند دقیقه از هم جدا شدیم
_خیلی دوستت دارم جئون یونا
+منم عاشقتم جئون جونگکوک
و به خوبی و خوشی زندگی کردن
خب این فیک هم تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه🥺💜
خب نظرتون رو بگین راجب فیک؟؟؟؟
فیک بعدی از کی باشه؟؟ 💗🖇
part آخر
ویو یونا
صبح از خواب بیداره شدم هی بازم یه روز تکراری
رفتم کارای لازم رو انجام دادم اومدم بیرون یکم آرایش کردم
لباسم رو پوشیدم رفتم پایین صبحونمو خوردم رفتم کفشمو پوشیدم
از خونه اومدم بیرون که بعد چند دقیقه به دانشگاه رسیدم رفتم
داخل تا خواستم برم که دیدم لیا و دوستاش و کوک جلوم
وایسادن میخواستم برم که گفت
=کجا خانم یونا
وقتی لیا این حرف رو زد همه به من نگاه کردن
(نکته اونایی که گفتن چجوری کوک فهمید این یوناست اینکه لیا رفتی کلی جست جوی کرده که فهمیده این یوناست و سریع اومده به کوک گفته)
+خب که چی
=ببین کوچولو تو بازم خوشگل باشه هم جای تو اینجا نیست
=فهمیدی یا نه؟(داد)
ویو یونا
وقتی لیا داد زد میخواستم گریه کنم ولی نشون ندادم آخه چرا
من باید این هم سختی بکشم
=ها لال شدی
=الان که از مدرسه انداختمت بیرون میفهمی
=کوک بگو از اینجا بره
ویو کوک
امروز اومدم داشنگاه که لیا گفت بیا اینجا واسا گفت چرا
گفت میفهمی که بعد چند دقیقه یونا اومد که لیا شروع کرد
همونایی که گفت که گفت کوک بگو از اینجا بره هی
=کوک کوک کوک بگو دیگه
ویو یونا
منتظر بودم که بگه برو گمشو از اینجا ولی با چیزی که گفت
از تعجب شاخ دراوردم
_یونا با من قرار میزاری
=چ.... چی
+ار... اره
که کوک اومد طرفم منم رفتم منو بقل کرد شروع به بوسیدن هم کردیم
لیا داشت حرص میخورد میخواست بیاد ما رو از هم جدا کنه
که اکیپ کوک جلوش رو گرفتن
که بعد چند دقیقه از هم جدا شدیم
_خیلی دوستت دارم جئون یونا
+منم عاشقتم جئون جونگکوک
و به خوبی و خوشی زندگی کردن
خب این فیک هم تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه🥺💜
خب نظرتون رو بگین راجب فیک؟؟؟؟
فیک بعدی از کی باشه؟؟ 💗🖇
۱۸.۴k
۰۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.