فیک کمپینگ 🍃پارت²
نامجون ویو
صدای آلارم منو از خواب نازم بیدار کرد ساعت ³ صب بود .
خب خب خب باید آماده شم برای رفتن.
همه چیز رو از دیشب آماده کردم و کنار گذاشتم وقتشه که خودم رو آماده کنم.
رفتم یه حموم ³⁰ مینی گرفتم و اومدم بیرون نشستم به صبونه خوردن(با حوله ها😐😂)
صبحونمو که مفصل خوردم رفتم تو اتاقم یه تیشرت آبی پوشیدم روش هم یه هودی آبی اسمونی(جووون ژزاااااب کفتر بشم آسمونم تو باشیییییییی😂😂😂😂)شلوار شیش جیب مشکیمو پوشیدم و موهامو درست کردم .
برای آخرین بار همه چیو چک کردم همه چیز کامل بود .
گوشیمو برداشتم .
کولمو انداختم رو دوشم و رفتم بیرون.
ساعت نزدیکای ⁵ بود باید خودمو سریع میرسوندم.
برای همین سوار ماشینم شدم و سریع شروع به حرکت کردم.
پیش به سوی کمپینگگگگگگ خیلی خوشحالم
خیلی وقته منتظر این کمپینگ یه ماهه هستم .
(ا.ت و نامجون با هم رسیدن)
آقای چویی هان(راهنماشونه):خب لطفا ماشین هاتون رو داخل پارکینگ پارک کنید و بیاید که من اسمتون رو تیک بزنم.
(ماشیناشون رو هر کدوم پارک کردن )
چویی هان:خب کیم نامجون.تیک خورد برو سوار شو.پارک دونگ شی تیک خورد برو سوار شو جونگ ا.ت تیک خورد برو سوار شو .
ا.ت ویو
سوار اتوبوس شدیم ولی جا برای نشستن نبود هر چی هم بود از قبل به قول خودشون رزرو شده بود.
یه جا پیدا کردم بغل یه پسر جذابو خوشتیپ و رفتم سمتش.
ا.ت: س...سلام میتونم اینجا بشینم؟
نامجون:اووووو بله حتما
ا.ت:ممنونم(لبخند زد کولشو گذاشت بالا و نشست)
نامجون:خب اسم همسفر من چیه؟
لایک؟
کامنت؟
صدای آلارم منو از خواب نازم بیدار کرد ساعت ³ صب بود .
خب خب خب باید آماده شم برای رفتن.
همه چیز رو از دیشب آماده کردم و کنار گذاشتم وقتشه که خودم رو آماده کنم.
رفتم یه حموم ³⁰ مینی گرفتم و اومدم بیرون نشستم به صبونه خوردن(با حوله ها😐😂)
صبحونمو که مفصل خوردم رفتم تو اتاقم یه تیشرت آبی پوشیدم روش هم یه هودی آبی اسمونی(جووون ژزاااااب کفتر بشم آسمونم تو باشیییییییی😂😂😂😂)شلوار شیش جیب مشکیمو پوشیدم و موهامو درست کردم .
برای آخرین بار همه چیو چک کردم همه چیز کامل بود .
گوشیمو برداشتم .
کولمو انداختم رو دوشم و رفتم بیرون.
ساعت نزدیکای ⁵ بود باید خودمو سریع میرسوندم.
برای همین سوار ماشینم شدم و سریع شروع به حرکت کردم.
پیش به سوی کمپینگگگگگگ خیلی خوشحالم
خیلی وقته منتظر این کمپینگ یه ماهه هستم .
(ا.ت و نامجون با هم رسیدن)
آقای چویی هان(راهنماشونه):خب لطفا ماشین هاتون رو داخل پارکینگ پارک کنید و بیاید که من اسمتون رو تیک بزنم.
(ماشیناشون رو هر کدوم پارک کردن )
چویی هان:خب کیم نامجون.تیک خورد برو سوار شو.پارک دونگ شی تیک خورد برو سوار شو جونگ ا.ت تیک خورد برو سوار شو .
ا.ت ویو
سوار اتوبوس شدیم ولی جا برای نشستن نبود هر چی هم بود از قبل به قول خودشون رزرو شده بود.
یه جا پیدا کردم بغل یه پسر جذابو خوشتیپ و رفتم سمتش.
ا.ت: س...سلام میتونم اینجا بشینم؟
نامجون:اووووو بله حتما
ا.ت:ممنونم(لبخند زد کولشو گذاشت بالا و نشست)
نامجون:خب اسم همسفر من چیه؟
لایک؟
کامنت؟
۱۲.۹k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.