سرگذشت حضرت عایشه(رض)
سرگذشت حضرت عایشه(رض)
#قسمت_چهارم
ام رومان دختر را به زنان سپرد، تا او را آرایش کنند و سپس به پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - بسپارند. پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - در عروسی خود با عایشه، نه شتری کشت و نه گوسفندی سر برید. تنها سعد بن عباده، صحابی بزرگوار و سردار قبیله خزرج، طبق عادت همیشگی خود یک کاسه بزرگ برای پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - و خانواده اش فرستاد. این کاسه را چهار نفر مرد حمل می کردند. کاسه حاوی خوراک ترید و گوشت استخوان دار بود. سعد هم چنین شیر نوشیدنی برای پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - فرستاد (1).
خوراک و آشامیدنی عروسی همین بود و بس. در اوج سادگی خوشبخت ترین زن به خانه بزرگ ترین مرد برده شد. دختر ابوبکر - رضی الله عنه - از همان نخستین روز خود را آماده می کرد تا حامل علوم و برکات نبوت باشد و در طول پنجاه و هفت سال پس از این ماجرا، به عنوان نخستین منبع، دانش های خانه نبوت را در میان همه مردم گسترش دهد.
(1) - السیره النبوه ـ التراجم، ص 270.
عایشه در ماه شوال به خانه پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - برده شد. این ماه در تمام زندگی برایش از ارزش و لطافت خاصی برخوردار بود
عایشه به خانه پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - رفت تا زندگی دیگری را شروع کند. او با این ازدواج، تولدی دوباره یا فت و انسانی دیگر شد. این ازدواج برای او منجر به عشقی پایدار، عمیق و ریشه دار گردید. درست برخلاف عشق هایی که ابتدا شعله ور می شوند و منجر به ازدواج می گردند، اما در آستانه حجله خاموش می شوند. خانه پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - را رشته ای نامریی با آسمان متصل می کرد. جبرئیل با پیام های خدایی، همواره نزد پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - می آمد. رسالت خدایی مردم را مشخص می نمود. در این فضا، عایشه - رضی الله عنها - در زیر باران تند وحی قرار داشت. روحش بزرگ و بزرگ تر می شد و ایمانش تکامل می یافت. از این جا بود که کم کم اندیشه های ناب به مغزش هجوم می آوردند و مغز کوچکش را زیر حملات تند خود قرار می دادند تا در آینده از او شخصیتی قوی و مستقل بسازند.
(1) - مسند امام احمد، ج 6، صص 54 و 206؛ مسلم، شماره 1423؛ ترمذی، شماره 1093؛ نسائی، ج 6، صص 70 و 130؛ ابن ماجه، شماره 1900؛ ابن سعد، ج 8، ص 59؛ المصنف، ج 6، ص 190 (مترجم).
پیامبر با فراست ایمانی خود دریافته بود که در وجود عایشه چیزی وجود دارد که به ندرت در دیگر زنان یافت می شود. بنابراین با او ازدواج کرد و او را به خانه خود آورد و به اصلاح و تربیتش پرداخت. درست مثل یک غنچه تازه شکفته یا به مانند یک شاخه تازه جوانه زده، او را نوازش می کرد. گیاهان هرز را از دور و برش می زدود تا مبادا مانع رشد و ترقی او بشوند. بدین سان عایشه نوجوان در سایه وحی، تربیت گردید. سیمای شخصیتش، قالب بندی شد. خطوط خلاقی او مشخص گردید و فکر و اندیشه اش شکل گرفت و هویت یافت.
#قسمت_چهارم
ام رومان دختر را به زنان سپرد، تا او را آرایش کنند و سپس به پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - بسپارند. پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - در عروسی خود با عایشه، نه شتری کشت و نه گوسفندی سر برید. تنها سعد بن عباده، صحابی بزرگوار و سردار قبیله خزرج، طبق عادت همیشگی خود یک کاسه بزرگ برای پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - و خانواده اش فرستاد. این کاسه را چهار نفر مرد حمل می کردند. کاسه حاوی خوراک ترید و گوشت استخوان دار بود. سعد هم چنین شیر نوشیدنی برای پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - فرستاد (1).
خوراک و آشامیدنی عروسی همین بود و بس. در اوج سادگی خوشبخت ترین زن به خانه بزرگ ترین مرد برده شد. دختر ابوبکر - رضی الله عنه - از همان نخستین روز خود را آماده می کرد تا حامل علوم و برکات نبوت باشد و در طول پنجاه و هفت سال پس از این ماجرا، به عنوان نخستین منبع، دانش های خانه نبوت را در میان همه مردم گسترش دهد.
(1) - السیره النبوه ـ التراجم، ص 270.
عایشه در ماه شوال به خانه پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - برده شد. این ماه در تمام زندگی برایش از ارزش و لطافت خاصی برخوردار بود
عایشه به خانه پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - رفت تا زندگی دیگری را شروع کند. او با این ازدواج، تولدی دوباره یا فت و انسانی دیگر شد. این ازدواج برای او منجر به عشقی پایدار، عمیق و ریشه دار گردید. درست برخلاف عشق هایی که ابتدا شعله ور می شوند و منجر به ازدواج می گردند، اما در آستانه حجله خاموش می شوند. خانه پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - را رشته ای نامریی با آسمان متصل می کرد. جبرئیل با پیام های خدایی، همواره نزد پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - می آمد. رسالت خدایی مردم را مشخص می نمود. در این فضا، عایشه - رضی الله عنها - در زیر باران تند وحی قرار داشت. روحش بزرگ و بزرگ تر می شد و ایمانش تکامل می یافت. از این جا بود که کم کم اندیشه های ناب به مغزش هجوم می آوردند و مغز کوچکش را زیر حملات تند خود قرار می دادند تا در آینده از او شخصیتی قوی و مستقل بسازند.
(1) - مسند امام احمد، ج 6، صص 54 و 206؛ مسلم، شماره 1423؛ ترمذی، شماره 1093؛ نسائی، ج 6، صص 70 و 130؛ ابن ماجه، شماره 1900؛ ابن سعد، ج 8، ص 59؛ المصنف، ج 6، ص 190 (مترجم).
پیامبر با فراست ایمانی خود دریافته بود که در وجود عایشه چیزی وجود دارد که به ندرت در دیگر زنان یافت می شود. بنابراین با او ازدواج کرد و او را به خانه خود آورد و به اصلاح و تربیتش پرداخت. درست مثل یک غنچه تازه شکفته یا به مانند یک شاخه تازه جوانه زده، او را نوازش می کرد. گیاهان هرز را از دور و برش می زدود تا مبادا مانع رشد و ترقی او بشوند. بدین سان عایشه نوجوان در سایه وحی، تربیت گردید. سیمای شخصیتش، قالب بندی شد. خطوط خلاقی او مشخص گردید و فکر و اندیشه اش شکل گرفت و هویت یافت.
۳.۱k
۲۰ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.