کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید
کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:
«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»
_________
#لشکر_جهاد_سایبری #خوزستان #اهواز #خرمشهر #آبادان #دزفول #شوشتر #شوش #هویزه #حمیدیه #مسجد_سلیمان #سوسنگرد #امیدیه #ماهشهر #بندر_امام #باغملک #اندیکا #شادگان #اروند #کارون #دز #بهبهان
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید
کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:
«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»
_________
#لشکر_جهاد_سایبری #خوزستان #اهواز #خرمشهر #آبادان #دزفول #شوشتر #شوش #هویزه #حمیدیه #مسجد_سلیمان #سوسنگرد #امیدیه #ماهشهر #بندر_امام #باغملک #اندیکا #شادگان #اروند #کارون #دز #بهبهان
۱.۵k
۱۴ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.