الهی من تو را یاری نکردم؛
الهی من تو را یاری نکردم؛
به غیر از معصیت کاری نکردم،
جوانی را امانت داده بودی،
امانت را نگهداری نکردم؛
ذلیلم ، مسکینم ، خوار و پستم؛
کنار سفرهی خوبان نشستم؛
بجای شکر تو دیدی چه کردم؟
نمک خوردم نمکدان را شکستم …
گذشتم من ز مرز بیحیایی ؛
نبردی آبرویم را خدایی …
میان معصیت بودم شنیدم،
صدایم میکنی:
بنده کجایی؟؟؟؟؟؟؟
به غیر از معصیت کاری نکردم،
جوانی را امانت داده بودی،
امانت را نگهداری نکردم؛
ذلیلم ، مسکینم ، خوار و پستم؛
کنار سفرهی خوبان نشستم؛
بجای شکر تو دیدی چه کردم؟
نمک خوردم نمکدان را شکستم …
گذشتم من ز مرز بیحیایی ؛
نبردی آبرویم را خدایی …
میان معصیت بودم شنیدم،
صدایم میکنی:
بنده کجایی؟؟؟؟؟؟؟
۱.۲k
۰۸ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.