نام هایی که برای کودکان خود انتخاب می کنیم ریشه در فرهنگ،
نام هایی که برای کودکان خود انتخاب می کنیم ریشه در فرهنگ، منش و طرز تفکر ما دارد. در فرهنگ بختیاری با توجه به شرایط اقلیمی، سبک زندگی، باورداشتها، ویژگی های فرهنگی، ارزشها، و در کل جهان بینی افراد نامگذاری کودکان توسط پدربزرگها و مادربزرگها و یا بزرگ طایفه (به لحاظ جایگاه بزرگان در فرهنگ و زندگی اقوام)، با سنجش همه ی جوانب زندگی ایل و خانواده در آن برهه ی زمانی و شرایط اقلیمی انجام می شده است.
استفاده از اساطیر، نمادها، نام مکان ها و مخصوصا کوهها، نام های درختان و گل ها و روزها و... در نام های کودکان مشهود است. همچنین توجه به موقعیت کودک در خانواده هنگام نامگذاری مورد نظر بوده است مثلا اینکه فرزند چندم باشد. آن خانواده پر دختر یا کم پسر باشند. استفاده از سمبل، تشبیه به عناصر طبیعت، و در عین حال در اکثریت نام ها تشخص و ارزش دادن به کودک به گونه ای که در بزرگسالی از شنیدن نام خود خجلت زده نشود. توجه به مفاهیم و ارزشها و به هر صورت با مسما بودن اسامی مد نظر مردمان بختیاری بوده است.
نام گذاری پسران: شاید مهم بودن پسر در خانواده های بختیاری و نیز سایر اقوام علاوه بر بقای نسل، به دلیل سبک اقتصادی خانوارها بوده که بر پایه ی دامپروری و کشاورزی استوار بوده و نیازمند نیروی انسانی جهت همیاری و پیشبرد امور بوده اند. توجه به مفاهیمی همچون شجاعت، بزرگ منشی، و... در نامگذاری پسران مد نظر بوده است. گاه کودک پسر در خانواده ای متولد می شده که فرزند نرینه برایشان پا نمی گرفته و بر پایه این باور که او را از دعای دیگران و... دارند نامش را گدا، مالگرد، گشتل، مندنی، جُلی، پالونی، و... می نهادند تا ماندنی باشد.
با توجه به روحیات حماسی مردمان بختیاری از نمادهایی همچون شیر، گرگ... (بعنوان پیشوند یا پسوند) استفاده می شده است: گرگعلی، علی شیر، شیرممد، شیرون و...
گاه آرمان های خانواده در نام کودکان انعکاس یافته است: همچون نام هایی با پیشوند و پسوند شاه: شاه علی، شامحمد، شاه حسین، علیشاه، محمدشاه.
گاه گودک در ماه ذیحجه متولد می شده و نام او را حاجی می گذاشتند و یا در ماه قربان که قرونی (قربانی) یا قروون (قربان) نام می گرفت و یا صفر، محرم، رمضون.
گاه خانواده ای که در آرزوی ماندگاری نسل و تبار بوده، تجلی آرزوهای خانواده را نام فرزند آورده است: دیدمون (دودمان)، آرمون، امیدوار، بنیاد، مراد، جونمراد و...
اعتقاد به اینکه کودک را از نظر و لطف خاص خداوند دارند، گاه در نام کودک تدیده می شود: نظر (علی نظر)، لفطعلی (لطفعلی)، خداداد، امومداد، شرگلا (شکرخدا)، خدایار، حاجت و...
این باور که فرزند پسر مایه ی برقراری نسل و روشن نگاهدارنده ی اجاق خانواده است، گاه در اسم کودک دیده می شود: چراغعلی، روشن (روشنعلی)، نوری، نیرعلی (نورعلی)، نیرممد (نورمحمد)، سوزعلی، سَوزوار (سبزوار)، سَوزی و...
ارادت به نام ائمه نیز به طور عمده در نام ها دیده می شود: کلبعلی، کوچیر علی، شاهرضا، رضاخدا، رضاقلی، ممرضا، ممرسول (محمد رسول)، علی ناز، عبدحسن، عبدحسین و..
استفاده از پسوند یا پیشوندهایی همچون شاه، میر، میرزا، خان، بک (بگ)، سردار، کی و نمود روحیات سلطه جویی، مقام طلبی و نام آوری نیز در اسامیپسران دیده میشود: جونشاه (جهانشاه)، جونگیر (جهانگیر)، شکالی (شکارچی)، میرحسین (امیر)، میرحسن، میرون، میرزا، میرازلی (میرزا علی)، میرزاجون، میرزاقلی، خان ممد، خون (خان) علی، حسین خون، علیخون، باواخون، آقابک، زال بک، علی بک، رضا بک، باباخون (باباخان)، سردار، سرهنگ، ملک (ملک حسین)، کی مراد و...
تاثیر طبیعت، فصول، روزها و... نیز در اسامی کودکان و نوزادان دیده می شود: برفی، بارونی، تدرگی (تگرگی)، گلالی، عیدی، نورزلی (نوروزعلی)، جمعه، شنبه (شمید، شمبدی)، پنج شنبه، آدینه و...
گاه در هنگام کوچ در پناه سنگ یا کنار رود، یا پای کوهی کودکی متولد می شد که نامش اینگونه بود: ره مالی، دیندامال (دینامال در معنی به دنبال و عقب عشیره)، بردی (سنگی)، گلالی (رودخانه)، کُهزاد، کُهیار، شیمباری (شیرین بهار نام منطقه ای در چهارمحال بختیاری) و..
نام کوهها به دلیل بلند نظری و الفت مردم بختیاری با سختی و استواری این کوهها گاه در اسامی نوزادان آورده می شود: کینو، کلار، تاراز، سالِنی (سالَن کوه) و...
گاهی نامگذاری کودکان با بهره گیری از اساطیر صورت می پذیرد: گاهی نام تعدادی از افراد در جریان برخی جنگهای طایفه ای به دلیل شهامت و مردانگی آنان در حافظه ی تاریخی ایل یا بخش کوچکی از ایل به عنوان اسطوره ثبت می شد و خانواده به امید الگوپذیری کودکان از گذشته ی افتخار آمیز آن افراد، نام آنان را برای فرزندان خود انتخاب می کردند: علیداد، علیمردون، صیدال، نُه دال، مندنی، مَمُحسین (محمدحسین)، عبده ممد، ایسف خون (یوسف
استفاده از اساطیر، نمادها، نام مکان ها و مخصوصا کوهها، نام های درختان و گل ها و روزها و... در نام های کودکان مشهود است. همچنین توجه به موقعیت کودک در خانواده هنگام نامگذاری مورد نظر بوده است مثلا اینکه فرزند چندم باشد. آن خانواده پر دختر یا کم پسر باشند. استفاده از سمبل، تشبیه به عناصر طبیعت، و در عین حال در اکثریت نام ها تشخص و ارزش دادن به کودک به گونه ای که در بزرگسالی از شنیدن نام خود خجلت زده نشود. توجه به مفاهیم و ارزشها و به هر صورت با مسما بودن اسامی مد نظر مردمان بختیاری بوده است.
نام گذاری پسران: شاید مهم بودن پسر در خانواده های بختیاری و نیز سایر اقوام علاوه بر بقای نسل، به دلیل سبک اقتصادی خانوارها بوده که بر پایه ی دامپروری و کشاورزی استوار بوده و نیازمند نیروی انسانی جهت همیاری و پیشبرد امور بوده اند. توجه به مفاهیمی همچون شجاعت، بزرگ منشی، و... در نامگذاری پسران مد نظر بوده است. گاه کودک پسر در خانواده ای متولد می شده که فرزند نرینه برایشان پا نمی گرفته و بر پایه این باور که او را از دعای دیگران و... دارند نامش را گدا، مالگرد، گشتل، مندنی، جُلی، پالونی، و... می نهادند تا ماندنی باشد.
با توجه به روحیات حماسی مردمان بختیاری از نمادهایی همچون شیر، گرگ... (بعنوان پیشوند یا پسوند) استفاده می شده است: گرگعلی، علی شیر، شیرممد، شیرون و...
گاه آرمان های خانواده در نام کودکان انعکاس یافته است: همچون نام هایی با پیشوند و پسوند شاه: شاه علی، شامحمد، شاه حسین، علیشاه، محمدشاه.
گاه گودک در ماه ذیحجه متولد می شده و نام او را حاجی می گذاشتند و یا در ماه قربان که قرونی (قربانی) یا قروون (قربان) نام می گرفت و یا صفر، محرم، رمضون.
گاه خانواده ای که در آرزوی ماندگاری نسل و تبار بوده، تجلی آرزوهای خانواده را نام فرزند آورده است: دیدمون (دودمان)، آرمون، امیدوار، بنیاد، مراد، جونمراد و...
اعتقاد به اینکه کودک را از نظر و لطف خاص خداوند دارند، گاه در نام کودک تدیده می شود: نظر (علی نظر)، لفطعلی (لطفعلی)، خداداد، امومداد، شرگلا (شکرخدا)، خدایار، حاجت و...
این باور که فرزند پسر مایه ی برقراری نسل و روشن نگاهدارنده ی اجاق خانواده است، گاه در اسم کودک دیده می شود: چراغعلی، روشن (روشنعلی)، نوری، نیرعلی (نورعلی)، نیرممد (نورمحمد)، سوزعلی، سَوزوار (سبزوار)، سَوزی و...
ارادت به نام ائمه نیز به طور عمده در نام ها دیده می شود: کلبعلی، کوچیر علی، شاهرضا، رضاخدا، رضاقلی، ممرضا، ممرسول (محمد رسول)، علی ناز، عبدحسن، عبدحسین و..
استفاده از پسوند یا پیشوندهایی همچون شاه، میر، میرزا، خان، بک (بگ)، سردار، کی و نمود روحیات سلطه جویی، مقام طلبی و نام آوری نیز در اسامیپسران دیده میشود: جونشاه (جهانشاه)، جونگیر (جهانگیر)، شکالی (شکارچی)، میرحسین (امیر)، میرحسن، میرون، میرزا، میرازلی (میرزا علی)، میرزاجون، میرزاقلی، خان ممد، خون (خان) علی، حسین خون، علیخون، باواخون، آقابک، زال بک، علی بک، رضا بک، باباخون (باباخان)، سردار، سرهنگ، ملک (ملک حسین)، کی مراد و...
تاثیر طبیعت، فصول، روزها و... نیز در اسامی کودکان و نوزادان دیده می شود: برفی، بارونی، تدرگی (تگرگی)، گلالی، عیدی، نورزلی (نوروزعلی)، جمعه، شنبه (شمید، شمبدی)، پنج شنبه، آدینه و...
گاه در هنگام کوچ در پناه سنگ یا کنار رود، یا پای کوهی کودکی متولد می شد که نامش اینگونه بود: ره مالی، دیندامال (دینامال در معنی به دنبال و عقب عشیره)، بردی (سنگی)، گلالی (رودخانه)، کُهزاد، کُهیار، شیمباری (شیرین بهار نام منطقه ای در چهارمحال بختیاری) و..
نام کوهها به دلیل بلند نظری و الفت مردم بختیاری با سختی و استواری این کوهها گاه در اسامی نوزادان آورده می شود: کینو، کلار، تاراز، سالِنی (سالَن کوه) و...
گاهی نامگذاری کودکان با بهره گیری از اساطیر صورت می پذیرد: گاهی نام تعدادی از افراد در جریان برخی جنگهای طایفه ای به دلیل شهامت و مردانگی آنان در حافظه ی تاریخی ایل یا بخش کوچکی از ایل به عنوان اسطوره ثبت می شد و خانواده به امید الگوپذیری کودکان از گذشته ی افتخار آمیز آن افراد، نام آنان را برای فرزندان خود انتخاب می کردند: علیداد، علیمردون، صیدال، نُه دال، مندنی، مَمُحسین (محمدحسین)، عبده ممد، ایسف خون (یوسف
۱۷.۲k
۰۷ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.