*رفتین عمارت*
*رفتین عمارت*
ا. ت:پشماممم😶😶
کوک:*پوکر* بیچاره بدبخت خونه منو ندیده بود
ا.ت:حالا بسه انگار چی هستی😌
کوک:*داخل سرش امشب داخل مهمونی میفهمی من کی هستم*
ویو ات
رفتم داخل اتاقم واااایییی چقدر قشنگهههه عرررر
رفتم خونه رو گشتم
ساعت ۷:۰۰ بود
کوک:بلند شو لباس بپوش باید بریم اونجایی که بهت گفتم
ات:اوکی
ساعت۸:۰۰بود *لباس میزارم*
ات:من آمادم
کوک:بریم
ات:لتس گووو
ویو ات
رسیدیم اینجا ازخونه کوک کوچیکتره
کوک:ات از من دور نشو اوکی؟
ات:اوکی
ویو ات
کوک زیادی شامپاین خورده واااایییی الان چیکار کنم
ویو کوک
رفتم پیش ات سرمو گذاشتم تو گردنش
کوک:ات من دوست دارم
ات:کوک بسه تو الان حالت خوب نیست باید بریم خونه
کوک:من میخوام تا ساعت یک اینجا باشم توهم باید باهام باشی بعدشم ما تازه اومدیم
ویو ات
هااااااااااا ته یونگ، نامجووووننننن، بچها ااااااا؟؟؟
اینجا چه خبرهههههه؟
ا. ت:پشماممم😶😶
کوک:*پوکر* بیچاره بدبخت خونه منو ندیده بود
ا.ت:حالا بسه انگار چی هستی😌
کوک:*داخل سرش امشب داخل مهمونی میفهمی من کی هستم*
ویو ات
رفتم داخل اتاقم واااایییی چقدر قشنگهههه عرررر
رفتم خونه رو گشتم
ساعت ۷:۰۰ بود
کوک:بلند شو لباس بپوش باید بریم اونجایی که بهت گفتم
ات:اوکی
ساعت۸:۰۰بود *لباس میزارم*
ات:من آمادم
کوک:بریم
ات:لتس گووو
ویو ات
رسیدیم اینجا ازخونه کوک کوچیکتره
کوک:ات از من دور نشو اوکی؟
ات:اوکی
ویو ات
کوک زیادی شامپاین خورده واااایییی الان چیکار کنم
ویو کوک
رفتم پیش ات سرمو گذاشتم تو گردنش
کوک:ات من دوست دارم
ات:کوک بسه تو الان حالت خوب نیست باید بریم خونه
کوک:من میخوام تا ساعت یک اینجا باشم توهم باید باهام باشی بعدشم ما تازه اومدیم
ویو ات
هااااااااااا ته یونگ، نامجووووننننن، بچها ااااااا؟؟؟
اینجا چه خبرهههههه؟
۲.۸k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.