بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت چهارم : به قلم نکته گو
نویسنده: آخر این مطلبی که من نوشتم چه ربطی به آخوندها یا مزدوری داره، من یک ناهنجاری رفتاری را نقد کردم، شما هم اگر نظر مخالفی داری، بیان کن.
مخالف: غلط کردی که بیان کردی. همین شما کثافتها هستین که جوونهای مردم را به کشتن میدین!
نویسنده: خواستم جواب بدم به یکی گفتند: آخر ... شقایق چه ربطی به شقیقه داره؟ گفت: کمونه میکنه، ولی دیدیم اگر این را بگم، من هم مثل او میشوم و حرمت ارتباطات و مخاطبین بسیار بیشتر از این حرفهاست.
لذا گفتم: عزیز من بازم که فحش دادی! من دارم راجع به یک مسئله دیگری حرف میزنم، ربطی به این که شما گفتید ندارید.
مخالف: برو این مزخرفات را تحویل خوار مادر عقب افتاده خودت بده، شاید خر بشن. همین که میگی ربطی نداره، معلوم میشه که تو هم از همون بیشعورهای مزدور هستی و اصلاً حیف من که با تو احمق کثافت حرف میزنم.
نویسنده: خواستم بگویم، تو که هنوز حرف نزدی و فقط فحش دادی، اما قطع کرده بود و حق هم داشت، چرا که حرفش فقط فحش بود، لذا به زعم خودش دیگه خیلی حرف زده بود.
خلاصه قابل تعجب و تأمل این که هر گاه مطلب حقی بگویی یا بنویسی، مخالفین فقط فحش میدهند. به راستی چرا؟
آیا فقط مخالف است، اما نمیداند چرا؟
آیا فقط بغض دارد؟
آیا مخالفین مطالبی که حق است، فقط یک سری آدمهای فحاش هستند؟ یا این که فقط چنین قشری مخالف هستند؟
آیا این مخالفین با این فرهنگ زندگی میکنند و در میان همفکران خودشان همینطوری راحت هستند؟
پاسخ این سؤال را شما بدهید.
البته همینجا ضمن تشکر و کف و صوت از راه دور برای موافقین، از مخالفین میخواهم که فحش ندهند و نظرشان را بگویند. بالاخره کامنت برای تبادل نظر است نه سکوی پرتاب فحش. (پایان)
پاسخ قسمت چهارم : به قلم نکته گو
نویسنده: آخر این مطلبی که من نوشتم چه ربطی به آخوندها یا مزدوری داره، من یک ناهنجاری رفتاری را نقد کردم، شما هم اگر نظر مخالفی داری، بیان کن.
مخالف: غلط کردی که بیان کردی. همین شما کثافتها هستین که جوونهای مردم را به کشتن میدین!
نویسنده: خواستم جواب بدم به یکی گفتند: آخر ... شقایق چه ربطی به شقیقه داره؟ گفت: کمونه میکنه، ولی دیدیم اگر این را بگم، من هم مثل او میشوم و حرمت ارتباطات و مخاطبین بسیار بیشتر از این حرفهاست.
لذا گفتم: عزیز من بازم که فحش دادی! من دارم راجع به یک مسئله دیگری حرف میزنم، ربطی به این که شما گفتید ندارید.
مخالف: برو این مزخرفات را تحویل خوار مادر عقب افتاده خودت بده، شاید خر بشن. همین که میگی ربطی نداره، معلوم میشه که تو هم از همون بیشعورهای مزدور هستی و اصلاً حیف من که با تو احمق کثافت حرف میزنم.
نویسنده: خواستم بگویم، تو که هنوز حرف نزدی و فقط فحش دادی، اما قطع کرده بود و حق هم داشت، چرا که حرفش فقط فحش بود، لذا به زعم خودش دیگه خیلی حرف زده بود.
خلاصه قابل تعجب و تأمل این که هر گاه مطلب حقی بگویی یا بنویسی، مخالفین فقط فحش میدهند. به راستی چرا؟
آیا فقط مخالف است، اما نمیداند چرا؟
آیا فقط بغض دارد؟
آیا مخالفین مطالبی که حق است، فقط یک سری آدمهای فحاش هستند؟ یا این که فقط چنین قشری مخالف هستند؟
آیا این مخالفین با این فرهنگ زندگی میکنند و در میان همفکران خودشان همینطوری راحت هستند؟
پاسخ این سؤال را شما بدهید.
البته همینجا ضمن تشکر و کف و صوت از راه دور برای موافقین، از مخالفین میخواهم که فحش ندهند و نظرشان را بگویند. بالاخره کامنت برای تبادل نظر است نه سکوی پرتاب فحش. (پایان)
۲۸۸
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.