بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
بنابراین، ابتدا آدمیان از اول تا آخر، ابتدا بر اساس ایمانشان دستهبندی می گردند، یا به قول معروف، ابتدا مؤمن و کافر از هم جدامیشوند؛آن هم بر اساس حقیقت ایمانشان، نه اسم دین یا مذهبی که روی خود گذاشته و یا کتابی که در دست گرفته و حمل میکنند!
پس بدیهی است که غیر مؤمن، به بهشت نمیرود، اگر چه شب و روز تورات، انجیل یا قرآن کریم را بخواند و یا شب و روز نماز بخواند و یا هر چه دارد را انفاق نماید. بهشت جایگاه آدم خوب، با کار خوب است، نه صرفاً کار و کارگر خوب.
نماز: نماز نیز اگر چه ستون دین و شناسنامه مسلمان میباشد، اما خودش در شاخه احکام و اعمال میباشد که فروع دین است و پس از شناخت و ایمان، مورد نظر یا محاسبه قرار میگیرد.
لذا در قرآن کریم چنان که فرموده: إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي - همانا این منم، الله، که جز من خدايى نيست؛ پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار .(سوره طه آیه 14)
فرموده:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ - وای بر نمازگزاران.(4)
الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ - همانهایی که نماز را سبک میشمرند.(5)
الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ - همانهایی که ریا می کنند.(6)(سوره ماعون آیه 4 تا 6)
اساساً همین که گفته شده: ابتدا نمازمورد بررسی قرار میگیرد، یعنی هرنمازی هم نماز نیست و در دنیا نیز مقبول و مؤثر واقع نشده که در آخرت وزنی داشته باشد و به حساب آید.
بنابراین، نماز، سرآمد اعمال است، چنان که توحید، سرآمد معرفت و ایمان می باشد. ابتدا از توحید سؤال میشود و بعد سایر اعتقادات و باورها چنان که ابتدا از نماز پرسیده میشود و سپس از سایر اعمال.
مسلمان، مسیحی و یهودی: این قواعد، در مورد همگان یکسان است. همگان ابتدا در مورد ایمانشان مورد سؤال واقع می شوند و سپس در مورد اعمالشان. هم از مسلمان میپرسند که چرا شرک ورزیدی، و هم از مسیحی و یهودی و هم از کفار و تمامی انسانها.
از مسیحی و یهودی نیز میپرسد: آیا پیامبر شما گفت: من خدا یا پسر خدا هستم؟ دست خدا بسته است؟ شما همه پسران خدا هستید؟ ما عذاب نخواهیم شد و ...؟! سپس پیامبرانشان را برای گواه میآورند و میپرسند: آیا شما به آنها چنین گفتهاید؟ از ملائک میپرسند: آیا شما گفتهاید که ما دختران خدا یا الههای شما هستیم.؟ و این شاهدان حق، خدا را شاهد میگیرند که هرگز چنین نگفتهاند. و اگر اتباع آنها بهانه بیاورند که در کتاب ما چنین نوشته شده بود، میپرسد: (ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
بنابراین، ابتدا آدمیان از اول تا آخر، ابتدا بر اساس ایمانشان دستهبندی می گردند، یا به قول معروف، ابتدا مؤمن و کافر از هم جدامیشوند؛آن هم بر اساس حقیقت ایمانشان، نه اسم دین یا مذهبی که روی خود گذاشته و یا کتابی که در دست گرفته و حمل میکنند!
پس بدیهی است که غیر مؤمن، به بهشت نمیرود، اگر چه شب و روز تورات، انجیل یا قرآن کریم را بخواند و یا شب و روز نماز بخواند و یا هر چه دارد را انفاق نماید. بهشت جایگاه آدم خوب، با کار خوب است، نه صرفاً کار و کارگر خوب.
نماز: نماز نیز اگر چه ستون دین و شناسنامه مسلمان میباشد، اما خودش در شاخه احکام و اعمال میباشد که فروع دین است و پس از شناخت و ایمان، مورد نظر یا محاسبه قرار میگیرد.
لذا در قرآن کریم چنان که فرموده: إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي - همانا این منم، الله، که جز من خدايى نيست؛ پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار .(سوره طه آیه 14)
فرموده:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ - وای بر نمازگزاران.(4)
الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ - همانهایی که نماز را سبک میشمرند.(5)
الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ - همانهایی که ریا می کنند.(6)(سوره ماعون آیه 4 تا 6)
اساساً همین که گفته شده: ابتدا نمازمورد بررسی قرار میگیرد، یعنی هرنمازی هم نماز نیست و در دنیا نیز مقبول و مؤثر واقع نشده که در آخرت وزنی داشته باشد و به حساب آید.
بنابراین، نماز، سرآمد اعمال است، چنان که توحید، سرآمد معرفت و ایمان می باشد. ابتدا از توحید سؤال میشود و بعد سایر اعتقادات و باورها چنان که ابتدا از نماز پرسیده میشود و سپس از سایر اعمال.
مسلمان، مسیحی و یهودی: این قواعد، در مورد همگان یکسان است. همگان ابتدا در مورد ایمانشان مورد سؤال واقع می شوند و سپس در مورد اعمالشان. هم از مسلمان میپرسند که چرا شرک ورزیدی، و هم از مسیحی و یهودی و هم از کفار و تمامی انسانها.
از مسیحی و یهودی نیز میپرسد: آیا پیامبر شما گفت: من خدا یا پسر خدا هستم؟ دست خدا بسته است؟ شما همه پسران خدا هستید؟ ما عذاب نخواهیم شد و ...؟! سپس پیامبرانشان را برای گواه میآورند و میپرسند: آیا شما به آنها چنین گفتهاید؟ از ملائک میپرسند: آیا شما گفتهاید که ما دختران خدا یا الههای شما هستیم.؟ و این شاهدان حق، خدا را شاهد میگیرند که هرگز چنین نگفتهاند. و اگر اتباع آنها بهانه بیاورند که در کتاب ما چنین نوشته شده بود، میپرسد: (ادامه دارد...)
۵۹۵
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.