بچه ها امروز چرت ترین روز جهان بود
بچه ها امروز چرت ترین روز جهان بود
جدی دارم میگم
وای خدا امروز و خواب موندم با صدای جیغ مامانم که میگفت ایی خدا چقد خوشگله بچه بیدارشدم
فهمیدم دخترعمه ی عن لپلوم به دنیا اومده(خوشگله خداییش*)
و اینک حسودیم گل کرد همه دارن به اون گوه توجه میکنن😂😂💔
بعد رفتم مدرسه قرار گذاشتیم پول بزاریم غذا بگیریم
رفتیم اول بعد اون یارو که جلو در وایمیسه مث سگ رید بهمون ماعم ربدیم بهش
بعد رفتیم دیدیم پولمون جا مونده😐💔
اومدیم تو مدرسه مرده گفت ضایع شدین
منم گفتم به شما مربوطه؟
گفت نه
ماعم رفتیم به مامان یکی از بچه ها گفتیم زنگ زدیم بابا دوستم پول زد به کارت بعدش با کمک بچه های مدرسه از در فرار کردیم عین سگ دوییدیم یارو نفهمید رفتیم گرفتیم
برگشتیم مقنعه و تا اخر کشیده بودیم جلو تا نشناسمون
چون یه بار دیگم فرار کرده بودیم رفته بودیم برای اینجورکارا
بعدش نشناخت منم رفتم بی دلیل یه حانومه رو بغل کردم گفتم سلام خالههه
زنه هم گفت سلام عشقم
گفتم جان من ضایع نکن گفت اوکیه ضایع نشدیم
و معلمم درس نپرسید
و مربی بهداشتم عین گوه میومد بالاسرمون ببینه چه گوهی داریم میخوریم😐😐
یعنی یه روز خواستیم یه گوهی بخوریم به ما نیومده💔😂
و این بود روز رو مخ من
تازه تو راه به دوستم گفتم بی ناموص وایسا
یه پسره گفت خوشبحال تو باناموص چرا بهش توهین میکنی
گفتم عاموکصخلی؟ به توچه
گفت بهم ربط داره اون خواهر منه
گفتم شعر نگو حوصله ندارم
پسره ی عنننننننن
جدی دارم میگم
وای خدا امروز و خواب موندم با صدای جیغ مامانم که میگفت ایی خدا چقد خوشگله بچه بیدارشدم
فهمیدم دخترعمه ی عن لپلوم به دنیا اومده(خوشگله خداییش*)
و اینک حسودیم گل کرد همه دارن به اون گوه توجه میکنن😂😂💔
بعد رفتم مدرسه قرار گذاشتیم پول بزاریم غذا بگیریم
رفتیم اول بعد اون یارو که جلو در وایمیسه مث سگ رید بهمون ماعم ربدیم بهش
بعد رفتیم دیدیم پولمون جا مونده😐💔
اومدیم تو مدرسه مرده گفت ضایع شدین
منم گفتم به شما مربوطه؟
گفت نه
ماعم رفتیم به مامان یکی از بچه ها گفتیم زنگ زدیم بابا دوستم پول زد به کارت بعدش با کمک بچه های مدرسه از در فرار کردیم عین سگ دوییدیم یارو نفهمید رفتیم گرفتیم
برگشتیم مقنعه و تا اخر کشیده بودیم جلو تا نشناسمون
چون یه بار دیگم فرار کرده بودیم رفته بودیم برای اینجورکارا
بعدش نشناخت منم رفتم بی دلیل یه حانومه رو بغل کردم گفتم سلام خالههه
زنه هم گفت سلام عشقم
گفتم جان من ضایع نکن گفت اوکیه ضایع نشدیم
و معلمم درس نپرسید
و مربی بهداشتم عین گوه میومد بالاسرمون ببینه چه گوهی داریم میخوریم😐😐
یعنی یه روز خواستیم یه گوهی بخوریم به ما نیومده💔😂
و این بود روز رو مخ من
تازه تو راه به دوستم گفتم بی ناموص وایسا
یه پسره گفت خوشبحال تو باناموص چرا بهش توهین میکنی
گفتم عاموکصخلی؟ به توچه
گفت بهم ربط داره اون خواهر منه
گفتم شعر نگو حوصله ندارم
پسره ی عنننننننن
۴.۱k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.