عشقه دردسرساز p⁴³
عشقه دردسرساز p⁴³
فلیکس.
چن: خب بگین ببینم شما هم ایدولین؟ چان: نه هنوز سونبه فعلا کاراموزیم چن: آها فک کنم شما منو میشناسین درسته؟ همه با هم: بله هیونگ خندید چن: ولی من شمارو نمیشناسم @هیونگ من فلیکسم لی فلیکس چن: چن سالته؟ @۱۷ هیونگ هین بلندی کشید @چیشد هیونگ؟ چن: ۸ سال ازت بزرگترم...پیر شدم رف @نه هیونگ این چه حرفیه میزنین شما خیلی هم جوونین چان: من بنگ کریستوفر چان هستم بقیه بهم میگن چان خیلی آروم گفتم@واقعا...؟ چان: ۱۹ سالمه لینو: لی مینهو هستم البته لینو صدام میزنن و ۱۹ سالمه ~هوانگ هیونجین هستم و ۱۷ سالمه هان: هان جیسونگ هستم با هان راحت ترم و ۱۷ سالمه چن: خوشبختم بچه ها چان: سونبه برای چی اومدین ججو؟ چن: خوش گذرونی چان: واو چن: مطمئنا اکسو رو میشناسین خوب کیو رو بیشتر دوس دارین؟ هان: من بایسم بکهیونه چن: مگه اکسوالی؟ هان: معلومه که هستم مگه میشه کسی اکسوال نباشه؟ چن: شما هم؟ همه: بله چن: واو انتظارشو نداشتم خب بقیتون بایستون کیه؟ لینو: کای چن: اووو چه جالب خب؟ ~منم بایسم سهون سونبس چن: سهونی واقعا خیلی خوبه ~بله چن: و شما دو تا؟ هردومون با هم گفتیم: شما یه نگاه کردم به هیونگ نمیدونست بخنده یا تعجب کنه خودمون هم تعجب کرده بودیم چن: واقعا؟ هردو با هم جواب دادیم: بله
چن.
هردوشونم ناخواسته کیوت بودن و میشه گفت یجورایی مثل برادر می دیدمشون تو همین فکرها بودم که تلفنم زنگ خورد جواب دادم چن: بله مرد: کجایی؟ چن: گفتم که میام مرد: دل بخواهت نیس که بیای یا نه چن: هوففف تو راهم مرد: ده دقیقه بعد باید اینجا باشی و بعد قطع کرد واقعا عصبی بودم بلند شدم چن: من دیگه باید برم @کی بود هیونگ؟
یه پارت طولانی گذاشتم
برای یه مدتی نیستم
#فیک استری کیدز
#فیک اسکیز
فلیکس.
چن: خب بگین ببینم شما هم ایدولین؟ چان: نه هنوز سونبه فعلا کاراموزیم چن: آها فک کنم شما منو میشناسین درسته؟ همه با هم: بله هیونگ خندید چن: ولی من شمارو نمیشناسم @هیونگ من فلیکسم لی فلیکس چن: چن سالته؟ @۱۷ هیونگ هین بلندی کشید @چیشد هیونگ؟ چن: ۸ سال ازت بزرگترم...پیر شدم رف @نه هیونگ این چه حرفیه میزنین شما خیلی هم جوونین چان: من بنگ کریستوفر چان هستم بقیه بهم میگن چان خیلی آروم گفتم@واقعا...؟ چان: ۱۹ سالمه لینو: لی مینهو هستم البته لینو صدام میزنن و ۱۹ سالمه ~هوانگ هیونجین هستم و ۱۷ سالمه هان: هان جیسونگ هستم با هان راحت ترم و ۱۷ سالمه چن: خوشبختم بچه ها چان: سونبه برای چی اومدین ججو؟ چن: خوش گذرونی چان: واو چن: مطمئنا اکسو رو میشناسین خوب کیو رو بیشتر دوس دارین؟ هان: من بایسم بکهیونه چن: مگه اکسوالی؟ هان: معلومه که هستم مگه میشه کسی اکسوال نباشه؟ چن: شما هم؟ همه: بله چن: واو انتظارشو نداشتم خب بقیتون بایستون کیه؟ لینو: کای چن: اووو چه جالب خب؟ ~منم بایسم سهون سونبس چن: سهونی واقعا خیلی خوبه ~بله چن: و شما دو تا؟ هردومون با هم گفتیم: شما یه نگاه کردم به هیونگ نمیدونست بخنده یا تعجب کنه خودمون هم تعجب کرده بودیم چن: واقعا؟ هردو با هم جواب دادیم: بله
چن.
هردوشونم ناخواسته کیوت بودن و میشه گفت یجورایی مثل برادر می دیدمشون تو همین فکرها بودم که تلفنم زنگ خورد جواب دادم چن: بله مرد: کجایی؟ چن: گفتم که میام مرد: دل بخواهت نیس که بیای یا نه چن: هوففف تو راهم مرد: ده دقیقه بعد باید اینجا باشی و بعد قطع کرد واقعا عصبی بودم بلند شدم چن: من دیگه باید برم @کی بود هیونگ؟
یه پارت طولانی گذاشتم
برای یه مدتی نیستم
#فیک استری کیدز
#فیک اسکیز
۲.۳k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.