سخناتون🤭💖
سخناتون🤭💖
عرضم به حضورتون ساعت پنج و پنج دیقه اس و خون به مغزم نمیرسه
¹مرصی عشقم
²باشه میزارم بعدا
³بد نیسم
⁴زیادن ولی بدترینش سرزنش کردن خدمه
⁵وقتی ماست میاریم خونه اون لایه چربه رو من باید بخورم وگرنه تا آخر عمرشون میرنم تو سرشون که بهم ندادین😂😂🤌
⁶اول عارمین
یروز فک کنم اگه درس یادم باشه برا خالمون خاستگار اومده بود شیش سالم بود فک کنم با آرمین نقشه کشیدیم که من برم یقشو بگیرم وست خاستگاری دعوا شه برن بعد آرمین خره اومد منو بزنه واقن حولش دادم خورد تو سکم اونی که قرار بود دومادمون بشه بعد طرف جیغ زد و اینا مامانبررگم گف کنسله🤣💪
علی
خب علی اتفاقاتمون زیاد بود ولی این جدیدا رو میگم یروز داشتیم دعوا میکردیم که کی بره برا امیرسام شیرخشک بخره انقد دعوا کردیم شد گیس و گیس کشی بعد من موهاشو کندم ع کلش بعد بابام وومد گف سلام عزیزم بیا برا امیرسام شیرخشک اوردم همون موقع خیلی شیک ضایع شدیم بعد آقا امیرسامم به عقل خاهر برادرش میخندید😂😂
⁷اسکل جان تو الان بم گفتی خو برو دیه یالا گودبای
⁸نکبتتتتت(ولی قبول دارم😂🤌💪
⁹ مرداد ¹⁷(ساعت چهار صب)😂
¹⁰ جزو پستای اولمه
عرضم به حضورتون ساعت پنج و پنج دیقه اس و خون به مغزم نمیرسه
¹مرصی عشقم
²باشه میزارم بعدا
³بد نیسم
⁴زیادن ولی بدترینش سرزنش کردن خدمه
⁵وقتی ماست میاریم خونه اون لایه چربه رو من باید بخورم وگرنه تا آخر عمرشون میرنم تو سرشون که بهم ندادین😂😂🤌
⁶اول عارمین
یروز فک کنم اگه درس یادم باشه برا خالمون خاستگار اومده بود شیش سالم بود فک کنم با آرمین نقشه کشیدیم که من برم یقشو بگیرم وست خاستگاری دعوا شه برن بعد آرمین خره اومد منو بزنه واقن حولش دادم خورد تو سکم اونی که قرار بود دومادمون بشه بعد طرف جیغ زد و اینا مامانبررگم گف کنسله🤣💪
علی
خب علی اتفاقاتمون زیاد بود ولی این جدیدا رو میگم یروز داشتیم دعوا میکردیم که کی بره برا امیرسام شیرخشک بخره انقد دعوا کردیم شد گیس و گیس کشی بعد من موهاشو کندم ع کلش بعد بابام وومد گف سلام عزیزم بیا برا امیرسام شیرخشک اوردم همون موقع خیلی شیک ضایع شدیم بعد آقا امیرسامم به عقل خاهر برادرش میخندید😂😂
⁷اسکل جان تو الان بم گفتی خو برو دیه یالا گودبای
⁸نکبتتتتت(ولی قبول دارم😂🤌💪
⁹ مرداد ¹⁷(ساعت چهار صب)😂
¹⁰ جزو پستای اولمه
۲.۳k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.