《دستان سرد معشوقه ی زیبای من》
《دستان سرد معشوقهی زیبای من》
پارت ۵
۳روز بعد:
سلنا ویو:
بهم از کمپانی زنگ زدن که برم منم که توی یه کافه تازه کار پیدا کرده بود با کلی معذرت خواهی اومدم بیرون کره ای حرف زدنم افتضاح بود کرد.اما جواب نداد به هرحال رفتم کمپانی وارد اتاق مورد نظر شدم که استف نشسته بود
استف:خب بیا بشین
رفتم نشستم
استف:از اونجایی که نمیتونی کرهای صحبت کنی من هستم تا باهات راحت تر ارتباط بر قرار کنم و کرهای یادت بدم
منم گفتم ممنون
استف:خب تو قبول شدی مدت کار آموزی تو ۲ ماهه و قراره با یه گروه که ۲ ماه دیگه دبیو میکنن دبیو کنی اونا پنج نفرن تو فرد ششم و کوچکترین بینشونی و اینکه گروه لیدر نداره هیچ کدوم از اعضا قبول نکردن چنین مسئولیتی رو و خب ما ازت میخوایم تا قبولش کنی ممکنه تحلیلش سخت باشه ولی ما بهت کمک میکنیم
پشمام....چیزه وای چه جالب نمیدونستم ولی بدم نمیومد
-قبول میکنم
استف:عالیه خب الان کارت ورودتو میدم برو پیششون
-بله ممنون برای آموزش کرهای...
استف:من مسئول مدیریت زمان کاراموزیتم نگران نباش بینش یاد میگیری کل اعضا مسلطن به اینگلیسی باهاشون راحت باش
-دستتون درد نکنه من رفتم
ویو راوی:
خلاصه که کارتشو گرفت رفت وسایلشو جمع کرد با پول پساندازش پول مسافرخانه رو داد رفت طرف خوابگاه کارتشو نشون داد رفت جلوی اتاق مورد نظر وایستاد درو با کارت باز کرد ولی وقتی در باز شد......
پارت ۵
۳روز بعد:
سلنا ویو:
بهم از کمپانی زنگ زدن که برم منم که توی یه کافه تازه کار پیدا کرده بود با کلی معذرت خواهی اومدم بیرون کره ای حرف زدنم افتضاح بود کرد.اما جواب نداد به هرحال رفتم کمپانی وارد اتاق مورد نظر شدم که استف نشسته بود
استف:خب بیا بشین
رفتم نشستم
استف:از اونجایی که نمیتونی کرهای صحبت کنی من هستم تا باهات راحت تر ارتباط بر قرار کنم و کرهای یادت بدم
منم گفتم ممنون
استف:خب تو قبول شدی مدت کار آموزی تو ۲ ماهه و قراره با یه گروه که ۲ ماه دیگه دبیو میکنن دبیو کنی اونا پنج نفرن تو فرد ششم و کوچکترین بینشونی و اینکه گروه لیدر نداره هیچ کدوم از اعضا قبول نکردن چنین مسئولیتی رو و خب ما ازت میخوایم تا قبولش کنی ممکنه تحلیلش سخت باشه ولی ما بهت کمک میکنیم
پشمام....چیزه وای چه جالب نمیدونستم ولی بدم نمیومد
-قبول میکنم
استف:عالیه خب الان کارت ورودتو میدم برو پیششون
-بله ممنون برای آموزش کرهای...
استف:من مسئول مدیریت زمان کاراموزیتم نگران نباش بینش یاد میگیری کل اعضا مسلطن به اینگلیسی باهاشون راحت باش
-دستتون درد نکنه من رفتم
ویو راوی:
خلاصه که کارتشو گرفت رفت وسایلشو جمع کرد با پول پساندازش پول مسافرخانه رو داد رفت طرف خوابگاه کارتشو نشون داد رفت جلوی اتاق مورد نظر وایستاد درو با کارت باز کرد ولی وقتی در باز شد......
۱.۴k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.