𝚙𝚊𝚛𝚝²
𝚙𝚊𝚛𝚝²
&خب رسیدیم پیاده شو
از ماشین پیاده شدم رسیده بودیمبه یه عمارت خیلی بزرگ جیهوپ دستم رو گرفت و منو برد داخل
&یونگی بیا ببین برات دختر آوردم
دیدم یه مرد خوشتیپ با کت شلوار از پله ها اومد پایین
شوگا. چته؟
&برات دختر آوردم سعی کن باهاش خوب رفتار کنی من میرم تا باهاش آشنا شی
شوگا. تو نیازی نیست برای من توضیح بدی خودم میدونم چطوری رفتار کنم حالا برو گمشو
&خدافظ
شوگا.....
ا.ت. سلام
شوگا. سلام، بشین
رو مبل نشستم
شوگا. خودتو معرفی کن
ا.ت. من ا.تم و ۱۹ سالمه
شوگا. منم مین یونگیم گاهی وقتا شوگا صدام میکنن و ۲۸ سالمه
ا.ت. اها...من باید چی صدات بزنم؟
شوگا. بابا
ا.ت. بابا میتونم یه سوال ازت بپرسم؟
شوگا. بپرس
ا.ت. شغلت چیه؟
شوگا. بزرگترین مافیای جهان
ا.ت. آخ جون یعنی من بابای مافیا دارم؟
شوگا. اینطوری که میبینی اره
شوگا. یه سری قانون....
ا.ت. چه قانونی؟
شوگا. مگه من اجازه دادم زر بزنی هرزه؟(داد)
ا.ت......
شوگا. یه سری قانون هست که اگر انجام ندی واست بد میشه
۱ بدون اجازه ی من از خونه بیرون نمیری مگر اینکه خودم باشم یا بادیگارد بفرستم همرات
۲ سر حرفم زر نمیزنی
۳ به حرفام گوش میدی و درساتو میخونی و نمره ۲۰ میگیری
ا.ت......
شوگا. بگو
ا.ت. ولی من از مدرسه بدم میاددددد(بلند)
شوگا. صداتو برای من بالا نبر، همین که گفتم(داد)
ا.ت. اوففففف
ا.ت. بابا
شوگا. ها
ا.ت. گرسنمه
شوگا. برو به اجوما بگو بهت یه چیزی بده
رفتم تو آشپزخونه
ا.ت. اجوما گرسنمه
(علامت اجوما€)
€دو روزه فرار میکنی
ا.ت. چرا؟
€چون خیلی سختگیره و سرده
ا.ت. نه من بابامو دوست دارم
€ایششش....
اجوما برام نودل درست کرد و نودل رو خوردم و اومدم تو سالن دیدم بابا نیست برای همین رفتم طبقه ی بالا و تو یکی از اتاقا دیدم بابا خوابه برای همین منم رفتم پیشش و خوابیدم.....
شوگا ویو
با جسم کوچولویی تو بقلم بیدار شدم که دیدم ا.ته
شوگا. تو اینجا چیکار میکنی؟
ا.ت. خب من که نمیدونستم اتاقم کجاس
شوگا. راست میگی ، فعلا بلند شو باید بریم برای کارای مدرست
ا.ت. اوففف باشهههه(حرص)
شوگا. زهرمار
ا.ت. *خنده*
ا.ت. بابا
شوگا. ها
ا.ت. من که لباس ندارم
شوگا. ماله منو بپوش
ا.ت. باشه
رفتم سمت کمدش که میخواستم درو باز کنم ولی برگشتم و گفتم
ا.ت. اجازه هست؟
شوگا....اره
دره کمدو باز کردم همش لباسای سیاه سفید بود یه تیشرت مشکی رو گرفتم
ا.ت. این خیلی برام بزرگههههه
شوگا. تو زیاد کوچولویی
ا.ت. من اینو کجا بپوشم؟
شوگا. برو تو حموم بپوش
ا.ت. باشه
رفتم تو حموم و لباسم رو عوض کردم و تو آیینه خودم رو دیدم قشنگ تا زیر زانو هام بود ، از حموم اومدم بیرون که بابا خندش گرفت
شوگا. چرا اینطوری شدی؟(خنده)
ا.ت. چیه؟ زشت شدم؟
شوگا. نه ، بیا اینجا موهاتو شونه کنم
ا.ت. باشه بابایی
و....
&خب رسیدیم پیاده شو
از ماشین پیاده شدم رسیده بودیمبه یه عمارت خیلی بزرگ جیهوپ دستم رو گرفت و منو برد داخل
&یونگی بیا ببین برات دختر آوردم
دیدم یه مرد خوشتیپ با کت شلوار از پله ها اومد پایین
شوگا. چته؟
&برات دختر آوردم سعی کن باهاش خوب رفتار کنی من میرم تا باهاش آشنا شی
شوگا. تو نیازی نیست برای من توضیح بدی خودم میدونم چطوری رفتار کنم حالا برو گمشو
&خدافظ
شوگا.....
ا.ت. سلام
شوگا. سلام، بشین
رو مبل نشستم
شوگا. خودتو معرفی کن
ا.ت. من ا.تم و ۱۹ سالمه
شوگا. منم مین یونگیم گاهی وقتا شوگا صدام میکنن و ۲۸ سالمه
ا.ت. اها...من باید چی صدات بزنم؟
شوگا. بابا
ا.ت. بابا میتونم یه سوال ازت بپرسم؟
شوگا. بپرس
ا.ت. شغلت چیه؟
شوگا. بزرگترین مافیای جهان
ا.ت. آخ جون یعنی من بابای مافیا دارم؟
شوگا. اینطوری که میبینی اره
شوگا. یه سری قانون....
ا.ت. چه قانونی؟
شوگا. مگه من اجازه دادم زر بزنی هرزه؟(داد)
ا.ت......
شوگا. یه سری قانون هست که اگر انجام ندی واست بد میشه
۱ بدون اجازه ی من از خونه بیرون نمیری مگر اینکه خودم باشم یا بادیگارد بفرستم همرات
۲ سر حرفم زر نمیزنی
۳ به حرفام گوش میدی و درساتو میخونی و نمره ۲۰ میگیری
ا.ت......
شوگا. بگو
ا.ت. ولی من از مدرسه بدم میاددددد(بلند)
شوگا. صداتو برای من بالا نبر، همین که گفتم(داد)
ا.ت. اوففففف
ا.ت. بابا
شوگا. ها
ا.ت. گرسنمه
شوگا. برو به اجوما بگو بهت یه چیزی بده
رفتم تو آشپزخونه
ا.ت. اجوما گرسنمه
(علامت اجوما€)
€دو روزه فرار میکنی
ا.ت. چرا؟
€چون خیلی سختگیره و سرده
ا.ت. نه من بابامو دوست دارم
€ایششش....
اجوما برام نودل درست کرد و نودل رو خوردم و اومدم تو سالن دیدم بابا نیست برای همین رفتم طبقه ی بالا و تو یکی از اتاقا دیدم بابا خوابه برای همین منم رفتم پیشش و خوابیدم.....
شوگا ویو
با جسم کوچولویی تو بقلم بیدار شدم که دیدم ا.ته
شوگا. تو اینجا چیکار میکنی؟
ا.ت. خب من که نمیدونستم اتاقم کجاس
شوگا. راست میگی ، فعلا بلند شو باید بریم برای کارای مدرست
ا.ت. اوففف باشهههه(حرص)
شوگا. زهرمار
ا.ت. *خنده*
ا.ت. بابا
شوگا. ها
ا.ت. من که لباس ندارم
شوگا. ماله منو بپوش
ا.ت. باشه
رفتم سمت کمدش که میخواستم درو باز کنم ولی برگشتم و گفتم
ا.ت. اجازه هست؟
شوگا....اره
دره کمدو باز کردم همش لباسای سیاه سفید بود یه تیشرت مشکی رو گرفتم
ا.ت. این خیلی برام بزرگههههه
شوگا. تو زیاد کوچولویی
ا.ت. من اینو کجا بپوشم؟
شوگا. برو تو حموم بپوش
ا.ت. باشه
رفتم تو حموم و لباسم رو عوض کردم و تو آیینه خودم رو دیدم قشنگ تا زیر زانو هام بود ، از حموم اومدم بیرون که بابا خندش گرفت
شوگا. چرا اینطوری شدی؟(خنده)
ا.ت. چیه؟ زشت شدم؟
شوگا. نه ، بیا اینجا موهاتو شونه کنم
ا.ت. باشه بابایی
و....
۳.۸k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.