=دیدی؟
=دیدی؟
اره.. بهتره بریم
~کوک صبر کن +جسیکا دیگع هم دیگرو نمیشناسیم......
تو جانکوک میرین بیرون از ویلا سوار ماشین میشین...
حالت خوبه ا/ت =..... حالت تو چی؟ یه جورایی اره ولی خب....=چرا بهم نگفتی(سرد)
اگه میگفتمم باور نمیکردی
=اره.. اونقدر که من دوسش داشتم...(اشک ریختن)
خونت کجاست برسونمت؟؟.
=خونه ندارم.. خودت کع میدونستی پیش جسیکا زندگی میکردم....
خاستی میتونی بیای پیشه من...
=نمیدونم... چند روز میمونم تا خونه پیدا کنم
پولم هم بع اندازه دارم...
باشهه.... این پتو بگیر بنداز رو پات
=اوه ممنون (سرخ شدن)
چطور جسیکا این کار با تو کرد
چی؟=عاا هیچی
چند میلی بعد
رسیدیم خونه جانگکوک وارد خونه شدیم
قبلا با جسیکا اومده بودم خونش*
بیا اتاق من بهت لباس بدم...
=مگه لباس دخترونه داری؟
نه بابا از کجام بیارم..... لباسا خودمو میدم..
دادن لباس*
اینارو بپوش من میرم درم میبندم
=باشه...
پوشیدن لباس*
وتمه
=چه بوی خوبی میده...
رفتن تو سالن*
ا/ت.. یکم سوجو بزنیم؟
=اره چرا که نه...
۱ ساعت بعد هردوتون مست کردین
مست) شونه ها همو میگیرین میرین اتاق
=ااه جانگکوک چیکار میکنی بشیین
هردو بهم زل زده بودین*
=میدونی چیه جانگکوک.... تو.. خیلییییی.. خوشگل هاتی.....
+واقا؟=اره بابا....
به سمت جانگکوک میری از ل*ب میبوسیش،
جانگکوک همراهیت میکنه...
ادمین: خوب دیگع خودتون میدونین ادامش چیشد دیگه... 😂
پارت بعد ۵ لایک
اره.. بهتره بریم
~کوک صبر کن +جسیکا دیگع هم دیگرو نمیشناسیم......
تو جانکوک میرین بیرون از ویلا سوار ماشین میشین...
حالت خوبه ا/ت =..... حالت تو چی؟ یه جورایی اره ولی خب....=چرا بهم نگفتی(سرد)
اگه میگفتمم باور نمیکردی
=اره.. اونقدر که من دوسش داشتم...(اشک ریختن)
خونت کجاست برسونمت؟؟.
=خونه ندارم.. خودت کع میدونستی پیش جسیکا زندگی میکردم....
خاستی میتونی بیای پیشه من...
=نمیدونم... چند روز میمونم تا خونه پیدا کنم
پولم هم بع اندازه دارم...
باشهه.... این پتو بگیر بنداز رو پات
=اوه ممنون (سرخ شدن)
چطور جسیکا این کار با تو کرد
چی؟=عاا هیچی
چند میلی بعد
رسیدیم خونه جانگکوک وارد خونه شدیم
قبلا با جسیکا اومده بودم خونش*
بیا اتاق من بهت لباس بدم...
=مگه لباس دخترونه داری؟
نه بابا از کجام بیارم..... لباسا خودمو میدم..
دادن لباس*
اینارو بپوش من میرم درم میبندم
=باشه...
پوشیدن لباس*
وتمه
=چه بوی خوبی میده...
رفتن تو سالن*
ا/ت.. یکم سوجو بزنیم؟
=اره چرا که نه...
۱ ساعت بعد هردوتون مست کردین
مست) شونه ها همو میگیرین میرین اتاق
=ااه جانگکوک چیکار میکنی بشیین
هردو بهم زل زده بودین*
=میدونی چیه جانگکوک.... تو.. خیلییییی.. خوشگل هاتی.....
+واقا؟=اره بابا....
به سمت جانگکوک میری از ل*ب میبوسیش،
جانگکوک همراهیت میکنه...
ادمین: خوب دیگع خودتون میدونین ادامش چیشد دیگه... 😂
پارت بعد ۵ لایک
۱.۵k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.