اسم وانشت : صورت من متعلق به توست
اسم وانشت : #صورت_من_متعلق_به_توست
#پارت_2
❴ کوک_ ا/ت راوی= ❵)
=ا/ت و کوک اون بادیگارد گذاشتن رو صندلی و ا/ت با وسایلی که همراهش داشت شروع کرد به گریم کردن بادیگارد.. چون میدونست ممکنه بخوان کارشو ببینن تمام وسایلشو با خودش برده بود.. تمام اجزای صورت بادیگارد رو گریم کرد
_(دقتی که کرده بود قابل تحسین بود.. ازش خوشم اومد.. عام منظورم اینکه از گریم کردنش خوشم اومد)
(برای زدن رژ لب یکم نزدیک بادیگارد شدم و روی لباش زوم کردم)
_(جدی نگاش کردم)
(یکم رفتم عقب تر)
=حدود پنج دقیقه بعد کار ا/ت تموم شد
چطوره مستر جعون؟(لبخند)
_(از طرز گفتن مستر جعون خوشم اومد) خوبه... کارتو بلدی
ممنون(ذوق)
_(لبخند)
_خیلی خب تو پاشو صورتتو بشور(رو به بادیگارد)
~بله چشم اقا جعون
&بادیگارد رفت
_بشین.. اسمت چی بود؟
(نشستم روی صندلی رو به روش) ا/ت.. لی ا/ت
_خوشبختم ا/ت
همچنین مستر جعون
_(وقتی میگف مستر جعون قلبم یه جوری میشد)
_خب.. تو باید همیشه در دسترس من باشی چون هرلحظه ممکنه یکاری برام پیش بیاد و لازم بشه گریم کنم
ولی خونه ی من خیلی دوره...
_این مشکل خودته
بـ... باشه (ناراحت)
_(هوف ناراحت شد)گواهینامه داری؟
بله.. چطور؟
_پاشو
(فقط بهش زل زده بودم)
_گفتم پاشو دیگه
چشم(بلند شدم و پشت سرش رفتم.. رفتیم تو حیاط بعدش سمت گاراژ بزرگ رفتیم داخل.. پر ماشینای لوکس و متنوع بود.. هرکدوم یه جور )
_کدومشو دوس داری؟
چی؟(تعجب)
_واسه اینکه زود بیای اینجا به ماشین نیاز داری.. که فکر نکنم خودت داشته باشی
نه خب ندارم
_پس یکی از ماشینامو بهت میدم
الان جدی میگییییی؟(ذوق)
_آره(خنده)
(پایان پارت ①)
یوری🦋
#پارت_2
❴ کوک_ ا/ت راوی= ❵)
=ا/ت و کوک اون بادیگارد گذاشتن رو صندلی و ا/ت با وسایلی که همراهش داشت شروع کرد به گریم کردن بادیگارد.. چون میدونست ممکنه بخوان کارشو ببینن تمام وسایلشو با خودش برده بود.. تمام اجزای صورت بادیگارد رو گریم کرد
_(دقتی که کرده بود قابل تحسین بود.. ازش خوشم اومد.. عام منظورم اینکه از گریم کردنش خوشم اومد)
(برای زدن رژ لب یکم نزدیک بادیگارد شدم و روی لباش زوم کردم)
_(جدی نگاش کردم)
(یکم رفتم عقب تر)
=حدود پنج دقیقه بعد کار ا/ت تموم شد
چطوره مستر جعون؟(لبخند)
_(از طرز گفتن مستر جعون خوشم اومد) خوبه... کارتو بلدی
ممنون(ذوق)
_(لبخند)
_خیلی خب تو پاشو صورتتو بشور(رو به بادیگارد)
~بله چشم اقا جعون
&بادیگارد رفت
_بشین.. اسمت چی بود؟
(نشستم روی صندلی رو به روش) ا/ت.. لی ا/ت
_خوشبختم ا/ت
همچنین مستر جعون
_(وقتی میگف مستر جعون قلبم یه جوری میشد)
_خب.. تو باید همیشه در دسترس من باشی چون هرلحظه ممکنه یکاری برام پیش بیاد و لازم بشه گریم کنم
ولی خونه ی من خیلی دوره...
_این مشکل خودته
بـ... باشه (ناراحت)
_(هوف ناراحت شد)گواهینامه داری؟
بله.. چطور؟
_پاشو
(فقط بهش زل زده بودم)
_گفتم پاشو دیگه
چشم(بلند شدم و پشت سرش رفتم.. رفتیم تو حیاط بعدش سمت گاراژ بزرگ رفتیم داخل.. پر ماشینای لوکس و متنوع بود.. هرکدوم یه جور )
_کدومشو دوس داری؟
چی؟(تعجب)
_واسه اینکه زود بیای اینجا به ماشین نیاز داری.. که فکر نکنم خودت داشته باشی
نه خب ندارم
_پس یکی از ماشینامو بهت میدم
الان جدی میگییییی؟(ذوق)
_آره(خنده)
(پایان پارت ①)
یوری🦋
۳.۹k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.