<پارت ۳>
<پارت ۳>
<شکست عشق>
رفت بیرون منم اون هرزه رو از روی پاهام انداختم و
ی سیلی محکم که باعث پاره شدن لبش شد زدم
و با نگاهی عصبی و ترسناک لب زدم.
_ اگه بخاطر تو هرزه برای عشق زندگیم اتفاقی بیفته خودم می کشمت<عصبی و داد>
و از شرکت زدم بیرون داشت بارون می بارید دنبال الا می گشتم.....
<ساعت ها بعد >
همه جا رو گشتم ولی نتونستم تنها دلیل نفس هام رو
پیدا کنم. نا امید به سمت خونه حرکت کردم ......
وارد خونه شدم و رفتم سمت اتاق مشترکمون یکی از
لباس های الا رو از تو کمد بیرون کردم و بوی خوشش
رو وارد ریه هام کردم... قطره اشکی از گوشه چشمم
روانه شد خودم رو روی تخت انداختم و با بو کردن
لباسش متوجه نشدم کی خوابم برد.
<ویو الا چند ساعت پیش>
از شرکت زدم بیرون کاش نمی رفتم شرکت تا اون
صحنه رو میدیدم باورم نمیشد که کوک بهم خیانت
کرد پام رو بیشتر روی گاز فشار دادم و خودم رو به
پارکی رسوندم روی نیمکت نشستم و گریه می کردم
که آسمونم با گریه های من شروع به گریه ها کرد
بارون شدتت گرفته بود و منم خیس خیس بودم از
#فیک
#چند_پارتی
#بی_تی_اس
<شکست عشق>
رفت بیرون منم اون هرزه رو از روی پاهام انداختم و
ی سیلی محکم که باعث پاره شدن لبش شد زدم
و با نگاهی عصبی و ترسناک لب زدم.
_ اگه بخاطر تو هرزه برای عشق زندگیم اتفاقی بیفته خودم می کشمت<عصبی و داد>
و از شرکت زدم بیرون داشت بارون می بارید دنبال الا می گشتم.....
<ساعت ها بعد >
همه جا رو گشتم ولی نتونستم تنها دلیل نفس هام رو
پیدا کنم. نا امید به سمت خونه حرکت کردم ......
وارد خونه شدم و رفتم سمت اتاق مشترکمون یکی از
لباس های الا رو از تو کمد بیرون کردم و بوی خوشش
رو وارد ریه هام کردم... قطره اشکی از گوشه چشمم
روانه شد خودم رو روی تخت انداختم و با بو کردن
لباسش متوجه نشدم کی خوابم برد.
<ویو الا چند ساعت پیش>
از شرکت زدم بیرون کاش نمی رفتم شرکت تا اون
صحنه رو میدیدم باورم نمیشد که کوک بهم خیانت
کرد پام رو بیشتر روی گاز فشار دادم و خودم رو به
پارکی رسوندم روی نیمکت نشستم و گریه می کردم
که آسمونم با گریه های من شروع به گریه ها کرد
بارون شدتت گرفته بود و منم خیس خیس بودم از
#فیک
#چند_پارتی
#بی_تی_اس
۳.۱k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.