خو یه توضیح کوتاه بگم درمورد پارک و ا.ت
خو یه توضیح کوتاه بگم درمورد پارک و ا.ت
ا.ت و پارک باهم خواهر برادرن وپدرشون هم قاتل پدرو مادر شوگا هست ولی چون ا.ت تو بچه گیش گم میشه پارک حس میکنه که از دستش داده برا همون از همدیگه برا یه مدت طولانی خبری ندارن پس آقای کیم میشه پدر ا.ت و پارک خب بریم ادامه داستان
آقای کیم:سلام آقای مین به نظرم شما باید پسر همون آقای مین باشین که الان تو قبرستون با مادرتون زیر یه عالمه خاک هستن اینو مطمعن باشین که یه روزی هم تو و هم خواهرتو به یه گوشه ای از اون قبرستون میفرستم و نمیزارم نسل شما ادامه پیدا کنه
شوگا با خواندن این نامه از عصبانیتی که داشته میزنم و شیشه اتاق کارشو پایین میاره
پارک:شوگا چی تو نامه بود که اینقدر حالت بد شد
شوگا:پارک لطفا آدرس و محل کار این آقا رو پیدا کن (منظورش آقای کیم هست)
پارک: اوکیه
بعد از یک ساعت ادرسو و محل دقیق و خونه رو پیدا میکنن
پارک:شوگا پیدا کردم میخای چیکا کنی
شوگا:رفیق یه کاری دارم باهام میای میخام برم خون بریزم
پارک:در هر شرایطی پشتتم داداشم 🙄
(ادمین کرم داره)😂😂🔪
پارک: ای راسی بزار دستتو ببندم از دستت داره خون میاد
دست شوگا رو با بتادین شست و شو میده و میبنده
شوگا: پس برا دوروز دیگه آماده باش من رفتم
پارک:باشه وایسا شوگا من میرسونمت با این دستت نمیتونی رانندگی کنی
شوگا:باشه و راه میوفتن
پارک:شوگا خواهرتو چیکا میکنی
شوگا:مجبورم با یکی از دوستای صمیمیش بیارم چون اجازه نمیده تنهایی جایی برم
پارک: باشه
بعد از چند مین میرسن به خونه شوگا و شوگا از ماشین پیدا میشه و خداحافظی میکنه و شوگا میره تو
نازخاتون:شوگا پسرم چیشدخ چرا دستتو بستی
شوگا:چیزی نیس شیشه اتاق کارمو شکستم
نازخاتون:تائو بیا دست داداشتو یه نگاهی بنداز
ادمین:بله بله تائو خانوم قصه ی ما یکمی پزشکی بلده
تائودست شوگا رو باز میکنه و با بتادین میشوره و میبنده باز
تائو:خسته نباشی دلاور😁😁
شوگا:تائو خیلی داری شیطون بازی در میاریی یا
تائو:میدونم میدونم داداشی با خنده شیطانی
و شوگا میره اتاقشو لباساشو عوض میکنه و میاد پایین تا اینکه تائو خانوم
بسه دیگه تا اینجا 😏
ا.ت و پارک باهم خواهر برادرن وپدرشون هم قاتل پدرو مادر شوگا هست ولی چون ا.ت تو بچه گیش گم میشه پارک حس میکنه که از دستش داده برا همون از همدیگه برا یه مدت طولانی خبری ندارن پس آقای کیم میشه پدر ا.ت و پارک خب بریم ادامه داستان
آقای کیم:سلام آقای مین به نظرم شما باید پسر همون آقای مین باشین که الان تو قبرستون با مادرتون زیر یه عالمه خاک هستن اینو مطمعن باشین که یه روزی هم تو و هم خواهرتو به یه گوشه ای از اون قبرستون میفرستم و نمیزارم نسل شما ادامه پیدا کنه
شوگا با خواندن این نامه از عصبانیتی که داشته میزنم و شیشه اتاق کارشو پایین میاره
پارک:شوگا چی تو نامه بود که اینقدر حالت بد شد
شوگا:پارک لطفا آدرس و محل کار این آقا رو پیدا کن (منظورش آقای کیم هست)
پارک: اوکیه
بعد از یک ساعت ادرسو و محل دقیق و خونه رو پیدا میکنن
پارک:شوگا پیدا کردم میخای چیکا کنی
شوگا:رفیق یه کاری دارم باهام میای میخام برم خون بریزم
پارک:در هر شرایطی پشتتم داداشم 🙄
(ادمین کرم داره)😂😂🔪
پارک: ای راسی بزار دستتو ببندم از دستت داره خون میاد
دست شوگا رو با بتادین شست و شو میده و میبنده
شوگا: پس برا دوروز دیگه آماده باش من رفتم
پارک:باشه وایسا شوگا من میرسونمت با این دستت نمیتونی رانندگی کنی
شوگا:باشه و راه میوفتن
پارک:شوگا خواهرتو چیکا میکنی
شوگا:مجبورم با یکی از دوستای صمیمیش بیارم چون اجازه نمیده تنهایی جایی برم
پارک: باشه
بعد از چند مین میرسن به خونه شوگا و شوگا از ماشین پیدا میشه و خداحافظی میکنه و شوگا میره تو
نازخاتون:شوگا پسرم چیشدخ چرا دستتو بستی
شوگا:چیزی نیس شیشه اتاق کارمو شکستم
نازخاتون:تائو بیا دست داداشتو یه نگاهی بنداز
ادمین:بله بله تائو خانوم قصه ی ما یکمی پزشکی بلده
تائودست شوگا رو باز میکنه و با بتادین میشوره و میبنده باز
تائو:خسته نباشی دلاور😁😁
شوگا:تائو خیلی داری شیطون بازی در میاریی یا
تائو:میدونم میدونم داداشی با خنده شیطانی
و شوگا میره اتاقشو لباساشو عوض میکنه و میاد پایین تا اینکه تائو خانوم
بسه دیگه تا اینجا 😏
۲.۶k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.