فیک جونگکوک: انتقام عشق
فیکجونگکوک: انتقام عشق
part⁴⁸
چهمین پشت سر جونگکوک بود و گوشهای از لباس جونگکوک رو گرفته بود
what mine" جونگکوک بیا بریم "
پسر سرش رو به سمت دختر برگرداند به چشم های نگرانش نگاه کرد، با دیدن چشم هاش کمی از عصبانیتش خوابید
دست دختر را گرفت
میخواست از اونجا دور شود
Taehyung" چیشد پس جئون، میخوای فرار کنی، فکر کردم مافیای خطرناکی هستی که این همه ازت ترس دارند، ولی حالا که میبینم فرقی با دلقک توی سیرک نداری "
خشم جئون فوران بیشتر از قبل
تهیونگ میخواست حرفی بزنه که جئون مشت پُر از خشمش رو توی صورتش خالی کرد
کیم روی زمین افتاد
خواست جای ضربه جونگکوک رو بزنه که جونگکوک شروع به زدنش کرد
کیم و جئون به جون یکدیگر افتاده بودن
دعوای بدی بینشان برقرار بود
چهمین دست پاچه بود
نمیدونست چیکار کنه
چیکار کنه که این دعوا خاتمه پیدا کنه
ترس تمام جون دختر را فرا گرفته بود
به سمت جئون رفت
بازوش رو گرفت و کشیدعقب
روبهروی جونگکوک ایستاد دستش بازوی جونگکوک را گرفته و یه دستش روی سینه جئون بود
قفسهای سینه پسر از شدت عصبانیت بالا پایین میشد
میخواست دوباره به طرف کیم بره
what mine" جونگکوک نکن "
نگاهش را به دختر داد
وقتی چشمانش را دید آرام گرفت
نفس عمیقی کشید
دست دختر را گرفت
Jeon" یهباره دیگه نزدیک چهمین ببینمت، قول میدم میکشمت "
و از اونجا دور شدن
به طبقهای پایین کشتی رفتن، جایی که اتاقها بود
دست پسر خونی بود با آن دست، دست دختر را گرفته بود
what mine" جونگکوک دستت داره خون میاد "
وقتی نگاهی به دست خونیش کرد دست دختر را ول کرد
Jeon" بخشید حواسم نبود دستت خونی شده "
دست دختر هم خونی شده بود
what mine" منظورم که این نبود "
دست خونی کوک را گرفت
what mine" باید ببندیمش بگرنه بدتر میشه، الان میرم پانسمان، پاماد میارم "
میخواست دست پسر را ول کند که دستش را محکم گرفت
دختر سرش را برگرداندن و جئون لبهایش را روی لب های چهمین کوبید
دختر را به به دیوار نزدیک کرد و شروع به بوسیدنش کرد
عرق در بوسیدن هم بودن
بعد از دقایقی نفس کم آوردن ولی پسر دست بردار نبود
چهمین دستش را مُچ کرد و آروم روی سینهای پسر میزد
بعد از چند ضربهای آروم که دختر به سینهای جئون زد، ازش جدا شد
نفسنفس میزدن
جونگکوک صورتشو نزدیک صورت دختر کرد
بوسهای به گونهاَش زد، و دَم گوشش زمهزمه کرد
Jeon" خیلی دوست دارم، چهمین "
از حرفش تعجب کرد
فقط نگاهش به چشمای جئون بود
بدون هیچ حرفی فقط بهش نگاه میکرد
پسر با لبخند نگاه دختر
Jeon" نمیخوای چیزی بگی؟...احساس مسخره بودن میکنم "
گونههای دختر سرخ شده بود
جونگکوک دستش رو، روی گونهای دختر کشید
Jeon" اگه نمیخوای چیزی بگی ایرادی ندار، فقط نتونستم بیشتر از پیش خودم نگرش دارم "
part⁴⁸
چهمین پشت سر جونگکوک بود و گوشهای از لباس جونگکوک رو گرفته بود
what mine" جونگکوک بیا بریم "
پسر سرش رو به سمت دختر برگرداند به چشم های نگرانش نگاه کرد، با دیدن چشم هاش کمی از عصبانیتش خوابید
دست دختر را گرفت
میخواست از اونجا دور شود
Taehyung" چیشد پس جئون، میخوای فرار کنی، فکر کردم مافیای خطرناکی هستی که این همه ازت ترس دارند، ولی حالا که میبینم فرقی با دلقک توی سیرک نداری "
خشم جئون فوران بیشتر از قبل
تهیونگ میخواست حرفی بزنه که جئون مشت پُر از خشمش رو توی صورتش خالی کرد
کیم روی زمین افتاد
خواست جای ضربه جونگکوک رو بزنه که جونگکوک شروع به زدنش کرد
کیم و جئون به جون یکدیگر افتاده بودن
دعوای بدی بینشان برقرار بود
چهمین دست پاچه بود
نمیدونست چیکار کنه
چیکار کنه که این دعوا خاتمه پیدا کنه
ترس تمام جون دختر را فرا گرفته بود
به سمت جئون رفت
بازوش رو گرفت و کشیدعقب
روبهروی جونگکوک ایستاد دستش بازوی جونگکوک را گرفته و یه دستش روی سینه جئون بود
قفسهای سینه پسر از شدت عصبانیت بالا پایین میشد
میخواست دوباره به طرف کیم بره
what mine" جونگکوک نکن "
نگاهش را به دختر داد
وقتی چشمانش را دید آرام گرفت
نفس عمیقی کشید
دست دختر را گرفت
Jeon" یهباره دیگه نزدیک چهمین ببینمت، قول میدم میکشمت "
و از اونجا دور شدن
به طبقهای پایین کشتی رفتن، جایی که اتاقها بود
دست پسر خونی بود با آن دست، دست دختر را گرفته بود
what mine" جونگکوک دستت داره خون میاد "
وقتی نگاهی به دست خونیش کرد دست دختر را ول کرد
Jeon" بخشید حواسم نبود دستت خونی شده "
دست دختر هم خونی شده بود
what mine" منظورم که این نبود "
دست خونی کوک را گرفت
what mine" باید ببندیمش بگرنه بدتر میشه، الان میرم پانسمان، پاماد میارم "
میخواست دست پسر را ول کند که دستش را محکم گرفت
دختر سرش را برگرداندن و جئون لبهایش را روی لب های چهمین کوبید
دختر را به به دیوار نزدیک کرد و شروع به بوسیدنش کرد
عرق در بوسیدن هم بودن
بعد از دقایقی نفس کم آوردن ولی پسر دست بردار نبود
چهمین دستش را مُچ کرد و آروم روی سینهای پسر میزد
بعد از چند ضربهای آروم که دختر به سینهای جئون زد، ازش جدا شد
نفسنفس میزدن
جونگکوک صورتشو نزدیک صورت دختر کرد
بوسهای به گونهاَش زد، و دَم گوشش زمهزمه کرد
Jeon" خیلی دوست دارم، چهمین "
از حرفش تعجب کرد
فقط نگاهش به چشمای جئون بود
بدون هیچ حرفی فقط بهش نگاه میکرد
پسر با لبخند نگاه دختر
Jeon" نمیخوای چیزی بگی؟...احساس مسخره بودن میکنم "
گونههای دختر سرخ شده بود
جونگکوک دستش رو، روی گونهای دختر کشید
Jeon" اگه نمیخوای چیزی بگی ایرادی ندار، فقط نتونستم بیشتر از پیش خودم نگرش دارم "
۵.۷k
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.