وقتی دزده و میاد خونت دزدی اما نمیدونه که تو...
[part2]فیک جونگ کوک
صبر کنینننننن (داد)همه با شوک برگشتن و به جونگ کوک به صورت سوالی برگشتن
جونگ کوک: باید یکی منو برسونه چون من امروز حوصله رانندگی نداشتم،با تاکسی اومدم.
جیمین:اوکی بابااا نمیخواست که صداتو بزاری رو سرت بترسونیمون من میرسونمت
تهیونگ:تو چرا ؟ خودم میرسونم. بیا جونگ کوک تازه تو راه برات شیرموزم میخرم
جونگ کوک:یسسسس .بزن بریم
جیمین :نگاه نگاااااه چطور بچرو خر کرد (با قیافه پوکر)
جی هوپ:اوکی باباا بیاین بریم دیگه
همه سوال ماشین شدن حرکت کردن سمت خونه
[ساعت 12 شب]
ویو جونگ کوک
آماده شدم تیپ مشکی دختر کشمو زدم و موهامو زدم بالا حالت دادم و سوئیچ ماشین رو برداشتم و رفتیم با بچه ها سر عمارت .نقشرو مرور کردیم و با امید وارد خونه شدیم .نامجون تمام دوربینای امنیتی رو هک کرده بود و همین طور لیزر ها .دیگه کامل خیالم راحت شده بود چیز مشکوکی نیست .جیمین رفت دخترو رو پیدا کنه تا بیهوشش کنه و تهیونگم داشت گاو صندوق رو خالی میکردو جی هوپ و نانجونم پشت کامپیوتر حواسشون به ما بود .داشتم همینطور فکر میکردم که با صدای شوگا رشته افکارمپاره شد :
هی!من الکی از پیش عشقم نگذشتم که تو با خیال راحت اینجا وایسی و نگاه کنی!!!
جونگ کوک:عوووو بگو ببینم عشقت کیه؟
جین در حالی که 4تا چمدون داره میاره :آیگوووو نکنه تمام روز پیش اونه که هیچوقت سر کار نیست و فقط ماموریت های خاص ما رو همراهی میکنه (با لبخند شیطانی)
تهیونگ در حالی که زیپ کف هاشو میبست گفت: بگو ببینم نکنه اونقد خوشگله که نمیزاری ما ببینیمش؟چی به سر اون بدبخت میاری ها؟ زودباش بگو
جونگ کوک: فکر کنم اون بد بخت از دست تو خواب نداره
شوگا :عجب غلطی کردم(زیرلب)
همه داشتن با شوگا شوخی میکردن و شوگام در حالی که سعی میکرد خونسرد باشه جیمین از پله ها پایین اومدو گفت:
چطور بود؟
لایک؟
کامنت؟
تا امشب یه تکپارتی براتون آپ میکنم اگه حمایتا زیاد شد
صبر کنینننننن (داد)همه با شوک برگشتن و به جونگ کوک به صورت سوالی برگشتن
جونگ کوک: باید یکی منو برسونه چون من امروز حوصله رانندگی نداشتم،با تاکسی اومدم.
جیمین:اوکی بابااا نمیخواست که صداتو بزاری رو سرت بترسونیمون من میرسونمت
تهیونگ:تو چرا ؟ خودم میرسونم. بیا جونگ کوک تازه تو راه برات شیرموزم میخرم
جونگ کوک:یسسسس .بزن بریم
جیمین :نگاه نگاااااه چطور بچرو خر کرد (با قیافه پوکر)
جی هوپ:اوکی باباا بیاین بریم دیگه
همه سوال ماشین شدن حرکت کردن سمت خونه
[ساعت 12 شب]
ویو جونگ کوک
آماده شدم تیپ مشکی دختر کشمو زدم و موهامو زدم بالا حالت دادم و سوئیچ ماشین رو برداشتم و رفتیم با بچه ها سر عمارت .نقشرو مرور کردیم و با امید وارد خونه شدیم .نامجون تمام دوربینای امنیتی رو هک کرده بود و همین طور لیزر ها .دیگه کامل خیالم راحت شده بود چیز مشکوکی نیست .جیمین رفت دخترو رو پیدا کنه تا بیهوشش کنه و تهیونگم داشت گاو صندوق رو خالی میکردو جی هوپ و نانجونم پشت کامپیوتر حواسشون به ما بود .داشتم همینطور فکر میکردم که با صدای شوگا رشته افکارمپاره شد :
هی!من الکی از پیش عشقم نگذشتم که تو با خیال راحت اینجا وایسی و نگاه کنی!!!
جونگ کوک:عوووو بگو ببینم عشقت کیه؟
جین در حالی که 4تا چمدون داره میاره :آیگوووو نکنه تمام روز پیش اونه که هیچوقت سر کار نیست و فقط ماموریت های خاص ما رو همراهی میکنه (با لبخند شیطانی)
تهیونگ در حالی که زیپ کف هاشو میبست گفت: بگو ببینم نکنه اونقد خوشگله که نمیزاری ما ببینیمش؟چی به سر اون بدبخت میاری ها؟ زودباش بگو
جونگ کوک: فکر کنم اون بد بخت از دست تو خواب نداره
شوگا :عجب غلطی کردم(زیرلب)
همه داشتن با شوگا شوخی میکردن و شوگام در حالی که سعی میکرد خونسرد باشه جیمین از پله ها پایین اومدو گفت:
چطور بود؟
لایک؟
کامنت؟
تا امشب یه تکپارتی براتون آپ میکنم اگه حمایتا زیاد شد
۵.۷k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.