ایدل شاهکار
ایدل شاهکار
پارت20(حذف شده بود)
و ا. ت جونگ کوک هردو باهم وارد اونجا شدن کسی نبود نه ادمی نه فروشنده ای
جونگ کوک با کارتش دستگاه رو روشن کرد
جونگ کوک: بیا بازی کنیم
ا. ت جونگ کوک شروع کردن به بازی کردن تا الان ا. ت نتونسته بود هیچ عروسکی برنده بشه میشه گفت کل عروسکارو جونگ کوک برنده شده بود
ا. ت: اهه این درست نیست شاید باید به روش خودم عروسک برنده شم
ا. ت خم شد کفش پاشنه بلندش رو از پاش دراورد خواست بزنه به شیشه که جونگ کوک دستش رو گرفت کفش رو از تو دستش دراورد خم شد دوباره کفش رو پای ا. ت کرد بلند شد
جونگ کوک: بزار من کمکت کنم
خونه ا. ت
ا. ت: نمیخوای بیای تو یکم پیشم بمون لطفاا
کوک: اخه اهه باشه
کوک ا. ت باهم رفتن تویه حال
ا. ت: نوشیدنی میخوری
کوک: اره اما اگه مست کنم فکر نکنم بتونم امشب تنهات بزارم
ا. ت: پس تنهام نزار
ا. ت از اشپز خونه نوشیدنی اورد رفت رویه مبل پیش جونگ کوک
کوک: هنوز نمیخوای بگی باهم رابطه داری
ا. ت: معلومه که نه فعلا نمیخوام
کوک: نمیخوام بهت اسرار کنم اما این مخفی کاری اذیتم میکنه
ا. ت: یکم تحمل کن هوم؟ بخاطر من
کوک: خیله خب من برای تو هرکاری میکنم
ا. ت جونگ کوک شروع کردن به نوشیدنی خوردن که ا. ت از جاش پاشد
ا. ت: دنبالم بیا
جونگ کوکم همراه ا. ت به اتاقش رفتن ا. ت رفت سمت میزش و از اون یه ساعت در اورد
ا. ت: بیا این برای توعه
کوک: ا. ت این خیلی قشنگه
ا. ت: اولین بار که این ساعت رو دیدم یاد تو اوفتادم که برای اولین بار تو اون فشن شو دیدمت
کوک: و درست همون روز بود کع من عاشقت شدم
کوک کم کم به ا. ت نزدیک شد و اروم لباش رو رویع لبای ا. ت قرار داد در همون حین اروم به سمت تخت هدایتش کرد شروع کرد به بوسیدن عشقش چند دقیقه بعد اروم ازش جداشد با صدای ارومی گفت
کوک: فکر نکنم امشب بتونم تنهات بزارم
بعد اروم دستاش رو دور کمر ا. ت حلقه کرد تا وقتی که به خواب بره رویه موهاش بوسه میزد
پارت20(حذف شده بود)
و ا. ت جونگ کوک هردو باهم وارد اونجا شدن کسی نبود نه ادمی نه فروشنده ای
جونگ کوک با کارتش دستگاه رو روشن کرد
جونگ کوک: بیا بازی کنیم
ا. ت جونگ کوک شروع کردن به بازی کردن تا الان ا. ت نتونسته بود هیچ عروسکی برنده بشه میشه گفت کل عروسکارو جونگ کوک برنده شده بود
ا. ت: اهه این درست نیست شاید باید به روش خودم عروسک برنده شم
ا. ت خم شد کفش پاشنه بلندش رو از پاش دراورد خواست بزنه به شیشه که جونگ کوک دستش رو گرفت کفش رو از تو دستش دراورد خم شد دوباره کفش رو پای ا. ت کرد بلند شد
جونگ کوک: بزار من کمکت کنم
خونه ا. ت
ا. ت: نمیخوای بیای تو یکم پیشم بمون لطفاا
کوک: اخه اهه باشه
کوک ا. ت باهم رفتن تویه حال
ا. ت: نوشیدنی میخوری
کوک: اره اما اگه مست کنم فکر نکنم بتونم امشب تنهات بزارم
ا. ت: پس تنهام نزار
ا. ت از اشپز خونه نوشیدنی اورد رفت رویه مبل پیش جونگ کوک
کوک: هنوز نمیخوای بگی باهم رابطه داری
ا. ت: معلومه که نه فعلا نمیخوام
کوک: نمیخوام بهت اسرار کنم اما این مخفی کاری اذیتم میکنه
ا. ت: یکم تحمل کن هوم؟ بخاطر من
کوک: خیله خب من برای تو هرکاری میکنم
ا. ت جونگ کوک شروع کردن به نوشیدنی خوردن که ا. ت از جاش پاشد
ا. ت: دنبالم بیا
جونگ کوکم همراه ا. ت به اتاقش رفتن ا. ت رفت سمت میزش و از اون یه ساعت در اورد
ا. ت: بیا این برای توعه
کوک: ا. ت این خیلی قشنگه
ا. ت: اولین بار که این ساعت رو دیدم یاد تو اوفتادم که برای اولین بار تو اون فشن شو دیدمت
کوک: و درست همون روز بود کع من عاشقت شدم
کوک کم کم به ا. ت نزدیک شد و اروم لباش رو رویع لبای ا. ت قرار داد در همون حین اروم به سمت تخت هدایتش کرد شروع کرد به بوسیدن عشقش چند دقیقه بعد اروم ازش جداشد با صدای ارومی گفت
کوک: فکر نکنم امشب بتونم تنهات بزارم
بعد اروم دستاش رو دور کمر ا. ت حلقه کرد تا وقتی که به خواب بره رویه موهاش بوسه میزد
۲۰.۰k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.