وقتیتوتیرهتریننقطهزندگیمبودم، چهرتمثلماهمیدرخشید،نورِامید، تودورتریننزدیکِمنشدیپریزاد نگاهتلبخندوآرامشیداشت، کهبادنیاعوضشنمیکردم. سکوتتمثلسوختنشمع،میسوختم. وآغوشتمثلگرمایشمع، بهتنِخستهِاینمَردزندگیبخشید.